دموکراسی “تمام فرایندی مردم محور”: احترام به نظرات و نیازهای همه اقشار جامعه

برگزاری رویداد سالانه و مهم «دو نشست»، صرفا به معنی یک رویداد سیاسی بزرگ در چین نیست، بلکه یک پنجره کلیدی برای جهان است تا از نزدیک شاهد سیاست های دموکراتیک و مسیر توسعه این کشور باشند.

در طول این دو جلسه، رهبران چین همراه با مقامات بخش قانونگذار کشور در مذاکرات گروهی و همچنین مشاوران سیاسی برای بحث در مورد موضوع های مهم و اساسی که برای حکومت بیشترین اهمیت را دارند، گفت و گو می کنند. این تعاملات به عنوان پنجره‌ای برای مشاهده چگونگی آگاهی رهبری مرکزی از واقعیت‌های پایه‌ای عمل می‌کنند.

در خصوص همین موضوع، ” ما روی چیان “خبرنگار روزنامه گلوبال تایمز چین با ادواردو تسیلی-آپانگو (Tzili-Apango)، استادیار گروه سیاست و فرهنگ در دانشگاه مستقل متروپولیتن و عضو شورای امور خارجه مکزیک، مصاحبه ای انجام داده تا درباره دموکراسی تمام‌فرایندی مردم محور چین و همچنین تفاوت‌ها و مزایای آن در مقایسه با دموکراسی غربی گفت وگو کند.

این کارشناس مکزیکی معتقد است:

شی جین پینگ رئیس جمهوری چین تاکید کرده است که “دموکراسی تمام فرایندی مردم محور” گسترده ترین، واقعی ترین و موثرترین دموکراسی سوسیالیستی است. مزیت اصلی دموکراسی تمام فرایندی مردم محور این است که تصمیم گیرندگان از نیازهای خاص مردم در پایه سازمان اجتماعی آگاه هستند و بنابراین می توانند سیاست های خاصی را برای پاسخگویی به نیازهای خاص مردم طراحی کنند.

من این گونه تفسیر می کنم که عبارت “تمام فرآیندی” ، به ویژگی جامع در اقدامات دموکراتیک مرتبط با فرآیند تصمیم گیری اشاره دارد. به این معنا که مردم عمیقا در هر مرحله از فرآیند تصمیم گیری – از پیشنهاد یک طرح گرفته تا اجرا و تنظیم قانون – دخیل هستند. مردم در عمول در روند این دموکراسی نقش و دخالت موثر دارند.

دموکراسی تمام فرایندی مردم محور ، یک دموکراسی گسترده است زیرا تمام اقشار جامعه را در بر می گیرد، برخلاف برخی از دموکراسی های انتخاباتی، جایی که گروه سیاسی صاحب قدرت فقط به اقشار جامعه ای که آن حزب را نمایندگی می کنند و به آن رأی می دهند، اهمیت می دهد. همچنین، دموکراسی تمام فرآیندی مردم محور، یک دموکراسی واقعی است زیرا مانند بسیاری از سیستم های سیاسی دیگر مبتنی بر شبیه سازی نیست. علاوه بر این، این نوع دموکراسی مردمی، یک دموکراسی موثر است زیرا نیازهای خاص مردم را حل می کند، و مثال اصلی آن سیاست های فقرزدایی است که در چین اجرا می شود و توانسته  ۸۰۰ میلیون نفر را از فقر نجات دهد.

یک بار به چین سفر کردم و از نزدیک شاهد بودم که چگونه مردم با هدایت و رهبری حزب، امور مربوط به خود را سازماندهی می کنند تا با مسائل روزمره برخورد کنند. من متوجه این موضوع شدم که نمایندگان محلی دولت، وظیفه دارند به خواسته های مردم در مورد نیازهای های عامه گوش کنند و جامعه را در حل مسائل و مشکلات مربوط به بهداشت و سلامت عمومی، امنیت و آموزش کمک و هدایت کنند.

مشکل اصلی دموکراسی در ایالات متحده این است که مشارکت سیاسی همه جانبه شهروندان خود را تضمین نمی کند، زیرا آنها فقط به انتخابات متکی هستند. این بدان معناست که کل فرآیند تصمیم گیری در دست افراد بسیار کمی است. ممکن است استدلال شود که این نقطه قوت دموکراسی به سبک ایالات متحده است. با این وجود، این یک واقعیت است که نخبگان سیاسی آمریکا از مردم آمریکا فاصله دارند و بنابراین تصمیم گیری آنها، معمولا نیازهای توده های مردم را در نظر نمی گیرد.

از دیدگاه من، تفاوت اساسی و اصلی در مشارکت جامعه در فرآیند تصمیم گیری و همچنین در اجرای سیاست ها نهفته است. در چین، دموکراسی تمام فرآیند مردم محور تلاش می کند تا کل جامعه را در روند سیاسی دخالت دهد. در همین حال، نظام دموکراتیک غربی تنها بخش کوچکی از جامعه را قادر می سازد تا در فرایندهای سیاسی شرکت کنند.

من فکر می کنم غربی ها دو تصور اشتباه درباره دموکراسی تمام فرایند مردمی چین دارند: آنها مدعی هستند که چنین دموکراسی در چین وجود ندارد یا اینکه نوعی دموکراسی اقتدارگرا است. در مورد نکته اول، این تصور اشتباه به دلیل عدم آگاهی آنها در مورد نحوه عملکرد دموکراسی چین است. ما باید بیشتر در مورد سیستم سیاسی چین مطالعه و درک کنیم. در مورد موضوع دوم، درست است که دولت ها تمایل دارند برای اجرای برخی سیاست ها و حاکمیت قانون، بیش از هر چیز، اقتدار قوی از خود نشان دهند. با این حال، این لزوما به معنای اقتدارگرایی نیست که در آن دولت ها بخواهند سیاست هایی را بدون در نظر گرفتن اراده مردم، بر آنها تحمیل می کنند. در چین اینطور نیست.

این تصورات اشتباه اساسا به دلیل درک و فهم ناقص از دموکراسی تمام فرایندی مردم محور در چین است زیرا هر جامعه ای در جهان باید یک نظام سیاسی مبتنی بر شرایط تاریخی و واقعی خود را توسعه دهد و نباید لزوما نظام های سیاسی طراحی شده برای جوامع با شراط و تاریخ متفاوت را کپی برداری کند. چین نیز نظام سیاسی متناسب و مبتنی بر شرایط تاریخی و واقعی خود را برگزیده است و انتقادهایی که از سوی غربی ها درباره این کشور مطرح می شود،  ممکن است مربوط به این واقعیت باشد که چین حاضر به تن دادن به یک انقلاب دموکراتیک بورژوایی نشد و در عوض، یک حزب مردمی رهبری  یک انقلاب مردمی را در دست گرفته است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا