کاریکاتور | دلیل شتاب کشورهای آسیایی برای عضویت در «بریکس» چیست؟
اجلاس سران بریکس ۲۲ تا ۲۴ اکتبر (۱ تا ۳ آبان) در کازان روسیه برگزار شد. این نخستین اجلاس سران بریکس بود که پس از جذب اعضای جدید آن برگزار شده است.
از آغاز سال جاری میلادی، روند همسویی کشورهای آسیایی با سازوکار «بریکس» به پدیدهای برجسته در عرصه دیپلماسی تبدیل شده است.
پس از ارائه درخواست سوریه در ۵ اکتبر (۱۴ مهر)، سریلانکا جدیدترین کشور آسیایی است که درخواست عضویت در سازوکار همکاری بریکس را در روز دوشنبه ارائه کرد.
انتخاب زمان صحیح برای پیوستن به بریکس به یک خواست مشترک در سراسر آسیا تبدیل شده است.
دولت تایلند در ماه مه پس از جلسه کابینه بیانیهای صادر کرد که در آن طرح درخواست رسمی برای عضویت در بریکس به تصویب رسید.
نمایندگان ۱۲ کشور غیرعضو علاقهمند به «خانواده بریکس» در گفتگوی وزیران خارجه بریکس با کشورهای در حال توسعه که در روسیه برگزار شد، شرکت کردند. «انور ابراهیم» نخست وزیر مالزی در ماه جولای اعلام کرد که کشورش رسما درخواست عضویت در بریکس را ارائه کرده است.
«لوید آستین» وزیر دفاع و «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه ایالات متحده مکررا در مناسبتهای دیپلماتیک تاکید کردهاند که سیاست خارجی کشورهای آسیایی با سیاستهای آمریکا «همگرا» است و به روابط امنیتی قوی میان آمریکا و ژاپن، کره جنوبی و فیلیپین و همچنین ارتباطات نزدیکتر میان ناتو و «شرکاری هند و اقیانوس آرام » اشاره کردهاند.
با این وجود با قضاوت از روی روند بیشتر کشورهای آسیایی که به دنبال عضویت در بریکس هستند، این ادعای آمریکا غیر واقعی به نظر میرسد. تمایل عمومی کشورهای آسیایی برای عضویت در بریکس نشان دهنده چیست؟
اول، این روند نشان دهنده یک شکاف روزافزون میان بیشتر کشورهای آسیایی و «راهبرد هند-اقیانوس آرام » آمریکاست. واشنگتن آسیا را به عنوان کانون رقابت آن با پکن میبیند. از زمانی که دولت «باراک اوباما» راهبرد «چرخش به سمت آسیا» را مطرح کرد، ایالات متحده مستمرا فشار سیاسی اعمال کرده و از کشورهای آسیایی خواسته امور منطقهای را از دیدگاه رقابت راهبردی ایالات متحده-چین ببینند و طرف آمریکا را بگیرند. بیشتر کشورهای آسیایی در پاسخ به این راهبرد موضعی خنثی اتخاذ کردهاند.
کشورهای آسیایی در مقایسه با گذشته، به طور کلی اکنون از پایههای سیاسی با ثباتتری در داخل برخوردارند. امور داخلی آنها با اولویتهای آمریکا همسویی ندارد: برای مثال، «حمایت از تقابل آمریکا-چین» در دستور کار سیاسی بیشتر کشورهای آسیایی جایی ندارد.
دوم، آرایش اردوگاههای اقتصادی با منافع کشورهای آسیایی همسو نیست. تمایل بیشتر کشورهای آسیایی به بریکس نشانهای از ناامدی از نظم اقتصادی به رهبری آمریکاست. تمرکز اولیه آنها بر رشد اقتصادی است و توسعه فاکتور کلیدی پیشبرد آنها به سوی بریکس محسوب میشود. بازارهای آزاد اساس توسعه اقتصادی تمام کشورهای آسیایی است.
استفاده پشت سر هم آمریکا از امنیت ملی به عنوان بهانهای برای ممانعت از روابط اقتصادی سالم، به مانعی مهم مقابل اقتصاد باز جهانی تبدیل شده است.
در نتیجه، اکثر کشورهای منطقه از دیدگاه پیشنهادی آمریکا مبنی بر «هند-اقیانوس آرام آزاد و باز» فاصله گرفتهاند. در حالی که هفت کشور آسهآن به «چارچوب اقتصادی هند-اقیانوس آرام» (IPEF) پیوستهاند، آمریکا به آنها دسترسی تجاری بیشتر ارائه نکرده است. بالعکس، تأثیر اقتصادی عظیم «ابتکار کمربند و جاده» (BRI) پیشنهادی چین، باعث شده که IPEF در مقایسه تا حد زیادی نمادین به نظر برسد.
نظم اقتصادی به رهبری آمریکا، که حول اتحادها و اردوگاههای اقتصادی بنا شده، به طور کامل در تضاد با تمایل کشورهای آسیایی برای جستجوی فرصتها و اشتراک منافع در بازارهای آزاد است.
در نتیجه، ابتکار کمربند و جاده و «مشارکت اقتصادی جامع منطقهای» و بریکس به گزینههای طبیعی برای این کشورها تبدیل شدهاند.
طی بیست و هفتمین «نشست سران چین-آسهآن» که اخیرا در لائوس برگزار شد، رهبران کشورهای چین و آسهآن پایان اساسی مذاکرات ارتقاء نسخه ۳.۰ «منطقه آزاد تجاری» چین-آسهآن را اعلام کردند. این نشان میدهد این کشورهای آسیایی تمایل ندارند اجازه دهند ژئوپلیتیک، روابط اقتصادی را محدود کند یا در میانه ظهور انزواطلبی خطر بازنده شدن را داشته باشد.
تحت نفوذ آمریکا و کشورهای دیگر، استانداردهای کارآمدی در اقتصاد جهانی در حال جایگزین شدن با استانداردهای امنیتی گستردهتر هستند.
اشتیاق رو به رشد بسیاری از کشورها برای پیوستن به خانواده بریکس نشان میدهد اقتصادهای نوظهور به دنبال سازوکارهای چندجانبه گرایانه بینالمللی جدید هستند که در همکاری «بریکس بزرگتر» تجلی یافته تا پویایی این جهان جدید را بهتر منعکس کند.