تعهد تزلزل ناپذیر چین به کاهش فقر جهانی

تحول اقتصادی فوق العاده چین طی ۷۵ سال گذشته، بحث‌های توسعه جهانی را تغییر داده است. چین از دهه ۱۹۸۰ بیش از ۸۰۰ میلیون نفر را از فقر خارج کرده، اقدامی که به عنوان یکی از مهم‌ترین دستاوردها در توسعه بشری مورد ستایش بسیاری از ناظران قرار گرفته است.

در حالی تلاش‌های فقرزدایی چین در داخل، بسیار مورد توجه قرار گرفته، تاثیر چین بر کاهش فقر به فراتر از مرزهای آن کشیده شده است. چین از طریق تامین مالی توسعه، سرمایه گذاری در زیرساخت‌ها و انتقال دانش، به عنوان یک بازیگر کلیدی در کاهش فقر بین‌المللی، به ویژه در آفریقا، آسیای جنوب شرقی و آمریکای لاتین ظاهر شده است.

در دل راهبرد فقرزدایی چین باور به ایجاد توسعه از طریق ابزارهای صلح‌آمیز وجود دارد، تفکری که در هزاران سال اندیشه چینی ریشه دارد. در حالی که نظام سیاسی و ایدئولوژی حکمرانی چین تکامل یافته، رویکرد اساسی آن به کاهش فقر جهانی ثابت بوده است: ایجاد مشارکت‌ها از طریق احترام متقابل و خودداری از استفاده از زور یا سلطه. این اصل راهنما در سیاست خارجی چین انعکاس یافته که بر صلح، توسعه و سود متقابل تاکید دارد.

محور اصلی راهبرد جهانی کاهش فقر چین، «ابتکار کمربند و جاده» (BRI) است که در سال ۲۰۱۳ راه اندازی شد. هدف این ابتکار که اکنون بیش از ۱۵۰ کشور شریک آن هستند، ایجاد زیرساخت‌هایی است که توسعه تجاری و اقتصادی را تسهیل می‌کند و البته کاهش یکی از اهداف اصلی آن محسوب می‌شود. چین امیدوار است با اتصال مناطق حاشیه‌ای به بازارها و خدمات جهانی شرایطی را فراهم کند که به ایجاد توسعه پایدار منجر شود و نابرابری کاهش یابد.

با این وجود، تاثیر BRI بر کاهش فقر با واکنش‌های مختلفی مواجه شده است. در حالی که برخی کشورها از بهبود زیرساخت‌ها و رشد اقتصادی نفع برده‌اند، دیگران با بدهی‌های ناپایدار دست و پنجه نرم می‌کنند. منتقدان چین را به اجرای «دیپلماسی دام بدهی» متهم می‌کنند که در آن وام‌های پروژه‌های زیربنایی، کشورهای در حال توسعه را با نقاط ضعف اقتصادی روبرو می‌کند.

 

این به مباحثی در این حیطه منتهی شده که آیا سرمایه گذاری‌های چین واقعا به مردم محلی نفع می‌رساند یا صرفا در خدمت منافع راهبردی چین است.

علی‌رغم این انتقادات، سرمایه گذاری‌های زیرساختی چین به موفقیت‌های قابل توجهی دست یافته است. برای مثال در اتیوپی، پارک‌های صنعتی با سرمایه چین، ده‌ها هزار شغل ایجاد و به کاهش فقر در مناطق مشخص کمک کرده است. به طور مشابه، برنامه‌های کمک کشاورزی چین در کشورهایی مثل موزامبیک و تانزانیا، امنیت غذایی را به واسطه انتقال فناوری و تخصص بهبود بخشیده است.

چین به غیر از حوزه زیرساخت‌ها در انتقال دانش و ظرفیت سازی هم نقشی حیاتی بازی کرده است. چین از طریق ابتکاراتی چون «مجمع همکاری چین-آفریقا» (FOCAC) تبادلات در حوزه‌های کشاوری، سلامت و آموزش را تسهیل کرده و ابزارهای مورد نیاز برای مقابله با فقر را با توجه به شرایط کشورهای در حال توسعه، در اختیار آنها قرار داده است. تجربه چین در ریشه کنی فقر مطلق در داخل کشور به عنوان الگوی تقلید سایر کشورهای در حال توسعه در نظر گرفته شده است.

کمک کشاورزی در کانون توجه تلاش‌های کاهش فقر چین در آفریقا و کشورهای «جنوب جهانی» بوده است. کارشناسان چینی به منظور افزایش بهره وری با استفاده از تکنیک‌ها و فناوری‌های زراعی مدرن در کنار کشاورزان محلی کار کرده‌اند. این تلاش‌ها نه فقط به افزایش امنیت غذایی کمک کرده، بلکه به پایداری کشاورزی بلندمدت در مناطق آسیب پذیر در برابر تغییرات اقلیمی و کمبود منابع هم یاری رسانده است.

علاوه بر پشتیبانی کشاورزی، هدف برنامه‌های آموزش فنی و حرفه‌ای چین ایجاد سرمایه انسانی در کشورهای در حال توسعه بوده است. چین با ارائه بورسیه و فرصت‌های آموزشی به افرادری این کشورها، به دنبال تجهیز آنها به مهارت‌های مورد نیاز برای رشد اقتصادی است.

این رویکرد نشان دهنده این باور چین است که توسعه انسانی مولفه‌ای حیاتی برای کاهش فقر است و اینکه شراکت‌های درازمدت می‌تواند به تقویت استقلال به جای وابستگی کمک کند.

با توجه به تداوم ظهور چین به عنوان یک قدرت جهانی، نقش آن در کاهش فقر فقط چشمگیرتر خواهد شد. کمک‌های چین به توسعه جهانی چه از طریق ابتکار کمربند و جاده یا ابتکارات ظرفیت ساز، در حال تغییر چشم انداز فقر است.

جامعه جهانی باید قدردان تلاش‌های چین باشد و اهمیت رویکردهای متنوع مقابله با فقر در جهانی که به سرعت در حال تغییر است را به رسمیت بشناسد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا