چرا قدرت نرم آمریکا از چین عقب افتاده است؟
بر اساس گزارشی که سه شنبه ۱۶ ژوئن (۲۶ خرداد) در وبسایت روزنامه «لهزهاکو» فرانسه منتشر شد، یک نظرسنجی جهانی ۱۰ ساله از سوی مؤسسه «ایپسوس» نشان میدهد که جایگاه چین و آمریکا از نظر قدرت نرم در جهان دستخوش تغییر چشمگیری شده است. این نظرسنجی که بر دادههای بلندمدت استوار است، در نتایج مربوط به آوریل امسال نشان میدهد که ۴۹ درصد از پاسخدهندگان بر این باورند که چین تاثیر مثبتی بر امور جهانی دارد، در حالی که این عدد برای آمریکا ۴۶ درصد بوده است.
این نخستین بار است که چین در ارزیابی جهانی قدرت نرم، از ایالات متحده پیشی میگیرد. «پیر آنتوان-دونه» سردبیر فصلنامه ژورنال آسیا در فرانسه این تحول را «دگرگونی شگفتانگیز در قدرت نرم جهانی» توصیف کرده است.
تحلیلگران معتقدند که کاهش محبوبیت جهانی آمریکا بیشتر به دلیل سیاست خارجی بیثبات و افزایش افراطگرایی سیاسی در داخل این کشور، بهویژه پس از بازگشت دونالد ترامپ به قدرت است. بینظمی در دیپلماسی، زیر پا گذاشتن تعهدات بینالمللی و تأکید بر سیاست «اول آمریکا» باعث کاهش اعتماد جهانی به رهبری آمریکا در امور بینالمللی شده است.
در مقابل، تصویر جهانی چین در ۱۰ سال گذشته به طور مداوم بهبود یافته و حمایت از آن از ۴۷ درصد در سال ۲۰۱۵ به ۴۹ درصد در سال جاری افزایش یافته است. این روند، نتیجه ثبات و پایداری در سیاستهای بینالمللی چین و پایبندی این کشور به تعهداتش دانسته میشود.
تفاوت مسیر دو کشور تا حدی به تفاوت در فلسفه حکمرانی آنها مربوط است. در حالی که برخی سیاستمداران آمریکایی بر اهداف کوتاهمدت تمرکز دارند، چین بر برنامهریزی بلندمدت تاکید میکند. «ابتکار کمربند و جاده» نمونهای از این نگاه بلندمدت است. اگرچه در آغاز با انتقاداتی از سوی غرب روبرو شد، اما چین اکنون در حال بهرهبرداری از نتایج این سرمایهگذاری طولانیمدت است.
به باور «کایل چان» پژوهشگر «دانشگاه پرینستون» سیاستهای کوتاهنگر دولت ترامپ، همراه با تضعیف مستمر مزیتهای اصلی آمریکا، در واقع روند برتری چین در حوزه قدرت نرم را سرعت بخشیده است.
نکته قابل توجه دیگر در دادههای این نظرسنجی، تضاد آن با باورهای سنتی غرب است. با وجود اینکه کشورهای غربی خود را حامی آزادی معرفی میکنند، اما در عمل رفتار آنها گاهی خلاف این ادعاست.
بر اساس نتایج سال ۲۰۲۵، ۵۲ درصد از پاسخدهندگان در جهان، آمریکا را بزرگترین تهدید برای دموکراسی در خارج از مرزهایش دانستهاند. این موضوع برای کشوری که خود را مدافع دموکراسی میداند، بحران جدی در اعتبار سیاست خارجی محسوب میشود. تحلیلگران علوم سیاسی معتقدند که دموکراسی لیبرال تنها زمانی مشروعیت دارد که بتواند به بهبود ملموس زندگی مردم منجر شود. در شرایطی که خشونت خیابانی، فساد ساختاری و رفتار غیرمسئولانه سیاستمداران در آمریکا رو به افزایش است، مردم در سایر کشورها طبیعی است که به دنبال الگوهای حکمرانی جایگزین باشند.
نتایج نظرسنجی همچنین نشان میدهد که از نظر مردم جهان، اولویت اول ثبات، سپس رفاه و در نهایت آزادی است. این ترتیب اولویتها با تاکید غرب بر آزادی به عنوان مهمترین ارزش، تفاوت زیادی دارد.