چین در تکاپوی بالا نشینی لرزان تاریخی

امروز هرگونه درباره ی چین داوری کنیم از فرا آمدگی تاریخی او دل نگران نیستیم، بلکه از مهار یکه تازی غرب و بویژه آمریکا باید خشنود هم باشیم.

باید به یاد آورد که کشور پهناور و پر جمعیت چین، از گردنه های تاریخی زیادی گذر کرده تا به امروز رسیده است.

رویدادهای سده بیستم میلادی در چین مجموعه ای از رنجها و خون ریزی های بسیار است که چگونه چند ماسون انجیل بدست به بهانه رساندن پیام خدا، کارشان به آنجا کشید که مردم ساده دل چین را آلوده ی تریاک کردند و به راحتی بر سرزمینشان چیره شدند.

کوششهای سن یاتسون ملی گرا به جایی نرسید تا سرانجام یک کتاب فروش بنام ( مائو ) به خود آمد و ریشه ی بدبختی چینی ها را در اسارت به دست انگلیسی ها دانست. با ارده ای آهنین از اعتیاد عبور کرد تا با آگاهانیدن چینی ها از ترفند کثیف مسیونرهای مسیحی و با راه اندختن راهپیمایی بزرگ، کتاب “۱۰ روزی که دنیا را تکان داد” نوشته شود و راهپیمایی مائو به انقلابی خونین ختم شود.

سون یاتسون از دنیا رفت و با جناق او چیان کای چک نتوانست در برابر موج بزرگ دهقانی به رهبری مائو ستنگ، پایداری کند و به جزیره ی تایوان گریخت و مائو چین کمونیست را با کمک دیگر رفقایش بنا نهاد.

معماری مائو با بدترین اقدامها بویژه در جریان ( انقلاب فرهنگی ) سرانجام از چین یک کشور مستقل در بسته و دور افتاد از جهان ساخت که فقر را دادگرانه در کشور تقسیم و به صنایع، دانش و فناوری هم دست پیدا کرده بود.

مائو در ارائه نظریه ی ( سه جهان ) خودش را در گروه کشورهای جهان سوم قرارداد و آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی پس از استالین و اروپای غربی آنروز را، جهان اول نامید تا با ایجاد یک (دشمن) توده های بیشکل را به مبارزه با آن وادارد و بهانه برای جنبش همیشگی توده وار در دست داشته باشد.

در سالهای ۱۹۷۲به بعد در زمان ریاست جمهوری نیکسون ابتدا مسابقه ی پینگ پونگ وسپس رفت و آمد سیاسی کار را به جایی رساند که چین به عضویت سازمان ملل به شرط عضویت دائم در ( شورای امنیت سازمان ملل ) برای داشتن حق وتو تشویق کرد تا کنش های چالش بر انگیز مائو را در دل زمان مهار کند. پس از مرگ مائو چوئن لای، جانشینان او اندک اندک درها را گشودند.

نیروی کار ارزان و ایجاد چهار ناحیه ی بزرگ منطقه ی آزاد تجاری پس از ۴۷ سال اندک اندک چین کمونیست را به یک سیستم تازه نام اما بی نام تبدیل کرد. سیستمی که دیگر به معنی کلاسیک کمونیستی نیست ولی از دورا ن فرا سرمایه داری امروز نیز عناصری بسیار در خود جاداده است.

نویسنده: هادی قهرمانی_ عضو شورای سردبیری اقتصاددان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا