نامههای خانوادگی در روزهای جنگی (قسمت اول)
امسال مقارن با هشتادمین سالگرد پیروزی مردم چین در جنگ مقاومت علیه تجاوز ژاپن و جنگ جهانی ضد فاشیسم است. از سالهای ۱۹۳۱ تا ۱۹۴۵، مردم چین با مقاومتی جانانه در برابر مهاجمان ژاپنی ایستادند. در این نبرد و در زیر آتش جنگ، نامههای بیشماری بین سربازان در جبهه جنگ و خانوادههای آنها، با زحمت و مشقت فراوان جابهجا میشد.
بیایید تا با مرور بخشی از این نامههای قدیمی، با سادهترین و درعین حال عمیقترین احساسات مردم در زمان جنگ آشنا شویم و ایمان و اراده و مسئولیتپذیری مردم چین در دوران جنگ را احساس کنیم.
نامههای خانوادگی ژنرال زوا چوان
△تنها عکس خانوادگی به جا مانده از زوا چوان
زوا چوان، عالیترین فرماندهای بود که در جنگ مقاومت علیه ژاپن به شهادت رسید. او هنگام شهادت تنها ۳۷ سال داشت. این فرمانده نظامی برجسته نهتنها یک استراتژیست بود، بلکه مقالات و آثار نظری متعددی در زمینه علوم نظامی تألیف و ترجمه کرد. آنچه از عمق احساسات او بر جای مانده، ۱۱ نامه خانوادگی است که بین آگوست ۱۹۴۰ تا مه ۱۹۴۲ خطاب به همسرش لیو جیلان و دخترش زوا تایبیِ نوشته است. این نامهها روایتگر ۲۱ ماه دوری او از خانوادهاش است؛ خاطراتی از زندگی شخصی و جبهههای نبرد.
حال پس از گذشت هشت دهه، با ورقزدن صفحات زرد و کهنه این نامهها، اما هنوز هم میتوان گرمای عاطفیِ نهفته در لابلای خطوط و واژگان این نامهها را حس کرد.
بخشی از نامه:
جیلان عزیزم،
گاه در تنهایی یا پیادهروی، احساس میکنم که تو و تایبیِ هم کنارم هستید. با هم بازی میکنیم و میخندیم. تایبیِ همیشه در حال بازیگوشی است؛ یک لحظه روی زمین میخزد و لحظهای دیگر خود را در آغوش تو جای میدهد و از آغوش تو، به طرف من میآید. این شور و شادی بیپایان است. افسوس که ما سه نفر الان در سه جای جدا از هم هستیم. اگر با هم بودیم، چه شادی بیکرانی میداشتیم!