تمدن زیستمحیطی چین و مسیر پیشِ رو
چین با دستاوردهایی چشمگیر در زمینه کاهش آلودگی، احیای منابع طبیعی و توسعه انرژی پاک، به یکی از پیشتازان جهانی توسعه سبز تبدیل شده است. با این حال، دستیابی به نوسازی کامل زیستمحیطی همچنان چالشبرانگیز است و نیازمند توجه فوری به حوزههای کلیدی و همکاری گستردهتر بینالمللی خواهد بود.
در یک دهه اخیر، چین دگرگونی زیستمحیطی گستردهای را تجربه کرده است. طبق اعلام وزارت اکولوژی و محیط زیست، نسبت روزهای با هوای پاک در ۳۳۹ شهر بزرگ از ۶۳.۳ درصد به ۸۷.۵ درصد افزایش یافته و میانگین غلظت ذرات معلق PM2.5 که عامل اصلی بیماریهای تنفسی محسوب میشود، بیش از ۵۰ درصد کاهش یافته است.
روند گذار سبز چین بهویژه با پیشگامی در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر همراه بوده است. بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی، در سال ۲۰۲۳ حدود نیمی از کل سرمایهگذاری جهانی در این حوزه به چین اختصاص داشته است. ظرفیت نصبشده انرژیهای تجدیدپذیر این کشور اکنون به بیش از ۱.۴۵ میلیارد کیلووات رسیده است.
عامل اصلی این تغییر، ادغام نظاممند حفاظت محیط زیست در حکمرانی کشور است. سیاستهای راهبردی چین مسیر کاهش انتشار گازهای گلخانهای را برای هر بخش مشخص کردهاند. همچنین، خطوط قرمز حفاظت محیط زیست که از برنامه پنجساله سیزدهم (۲۰۲۰–۲۰۱۶) وارد سیاستگذاری شدهاند، اکنون از بیش از ۲۵ درصد خاک چین محافظت میکنند و با هدف حفظ تنوع زیستی، خدمات اکوسیستمی و امنیت محیط زیستی طراحی شدهاند.
چین همچنین گام مهمی در جهت تثبیت حکمرانی زیستمحیطی خود برداشته و نخستین پیشنویس قانون جامع محیط زیست را در ۲۷ آوریل ۲۰۲۵ در نشست کمیته دائمی کنگره ملی خلق رونمایی کرده است. این پیشنویس شامل ۱۱۸۸ ماده در پنج فصل است: اصول کلی، کنترل آلودگی، حفاظت محیط زیست، توسعه سبز و کمکربن، و مسئولیتهای حقوقی و مقررات تکمیلی.
حقوقدانان داخلی و خارجی این اقدام را به دلیل تجمیع مقررات پراکنده، شفافسازی فرآیند اجرا و پر کردن خلأهای حقوقی، تحسین کردهاند؛ اقدامی که تعهد چین به توسعه پایدار و تمدن زیستمحیطی را تقویت میکند.
فراتر از مرزهای داخلی، چین ایدههای زیستمحیطی خود را به خارج نیز گسترش داده و تمدن اکولوژیک را به یکی از ستونهای سیاست خارجیاش بدل کرده است. در چارچوب «جاده ابریشم سبز» که شاخه زیستمحیطی ابتکار کمربند و جاده (BRI) محسوب میشود، چین به کشورهای در حال توسعه کمک میکند تا زیرساختهای سبزتری را توسعه دهند، فناوریهای جدید را بهکار بگیرند و ظرفیت حکمرانی زیستمحیطی خود را ارتقا دهند.
برای نمونه، پروژه راهآهن چین-لائوس بهگونهای طراحی شده که کمترین اثر ممکن را بر محیط زیست داشته باشد. بیش از ۶۰ درصد مسیر این راهآهن بر روی پلها یا از درون تونلها ساخته شده تا آسیب به زیستبومهای حساس و حیاتوحش به حداقل برسد.
این دادهها به یک واقعیت عمیقتر اشاره دارند: ساختن چین سبز نهتنها تلاشی برای رستاخیز ملت است، بلکه تلاشی است برای ارائه مدلی متفاوت از همراستاسازی توسعه اقتصادی با حفاظت از محیط زیست و تأکید بر اینکه حفاظت زیستمحیطی یک مسئولیت جهانی است.
ترکیب سنتهای دیرینه چین در حفظ محیط زیست – همچون باور «دائویی» به همبستگی میان همه موجودات زنده – با نوآوریهای حقوقی و مالی نوین، نوعی «کُد سبز» را شکل داده که طنین آن فراتر از مرزهای چین است. این مدل که مبتنی بر برنامهریزی بلندمدت، فناوری در مقیاس بزرگ و هماهنگی ساختاری حکمرانی است، الگویی الهامبخش برای اقتصادهای نوظهور در مقابله با بحران اقلیمی به شمار میآید.
با بررسی تجربه سبز چین، جهان فقط شاهد تحول یک کشور نیست، بلکه الهامی برای ساخت آیندهای پایدارتر و منصفانهتر برای کره زمین دریافت میکند. دستیابی به این هدف به شجاعت، نوآوری و همکاری نیاز دارد، اما حرکت به سوی آیندهای سبز، وقتی شروع شود، دیگر بازگشتی ندارد.