انتخاب کشتی‌های تجاری در خلیج فارس؛ وقتی جهان به پرچم چین اعتماد می‌کند، نه به ناوهای آمریکا

در نشست خبری اخیر وزارت دفاع چین، یک پرسش و پاسخ واقعا تأمل‌برانگیز مطرح شد. خبرنگاری گفت که اخیراً تعداد زیادی از کشتی‌های خارجی در تنگه هرمز برای در امان ماندن از خطر حمله، پرچم چین را برافراشته‌اند و نظر چین را درباره این مسئله جویا شد.

«جیانگ بین» سخنگوی وزارت دفاع علاوه بر تاکید بر پایبندی چین به صلح، فقط گفت: «مردم جهان می‌دانند چه کسی طرفدار عدالت است.»

پاسخ این سخنگو نه تأیید بود و نه تکذیب اما این واقعیت قطعی به نظر می‌رسد که جهانیان و ناظران متوجه این واقعیت شده‌اند که شمار فزاینده‌ای از کشتی‌های تجاری برای دستیابی به امنیت بیشتر، پرچم چین را انتخاب می‌کنند.

اما نکته کنایه‌آمیز این است که در منطقه خلیج فارس، این آمریکاست که قوی‌ترین حضور نظامی را دارد، نه چین. ایالات متحده پایگاه‌های نظامی متعددی در کشورهای منطقه دارد و ناوهای هواپیمابر آن دائما در منطقه خلیج فارس در حال گشت‌زنی هستند. اگر قرار باشد کشتی‌های تجاری به دنبال تضمین امنیتی هرچه بیشتر باشند، می بایست پرچم آمریکا را بر می افراشتند، نه پرچم چین.

اجتناب آنها از استفاده از پرچم آمریکا تصادفی نیست. در طول سال‌های گذشته، کشتی‌های تجاری که پرچم ایالات متحده را برافراشته‌اند بارها در آب‌های منطقه خاورمیانه مورد حمله قرار گرفته‌اند. این نشان می‌دهد که هژمونی نظامی نه تنها ایمنی را برای کشتی‌های مرتبط با آمریکا به ارمغان نیاورده، بلکه به نماد خطر برای آن‌ها تبدیل شده است.

ریشه این مسئله در میراث جنگی آمریکا در خاورمیانه نهفته است. از بغداد تا کابل، از دمشق تا غزه، هر کجا که پرچم ایالات متحده در اهتزاز بوده، آتش جنگ شعله‌ور شده است. در تاریخ ۲۴۰ ساله آمریکا، تنها ۱۶ سال بدون جنگ سپری شده به گونه‌ای که آن را به «جنگ‌طلب‌ترین کشور در تاریخ جهان» تبدیل کرده است.

فقط در دو دهه اخیر، جنگ عراق با بهانه‌ای ساختگی آغاز شد و حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار غیرنظامی را به کام مرگ فرستاد و بیش از یک میلیون نفر را آواره کرد. آمریکا حتی در این جنگ از گلوله‌های فسفر سفید استفاده کرد.

جنگ افغانستان نیز به بهانه مبارزه با تروریسم آغاز شد و طی حدود ۲۰ سال، منجر به کشته شدن ۴۷ هزار و ۲۴۵ غیرنظامی افغان و حدود ۶۶ هزار تا ۶۹هزار سرباز و پلیس افغان شد که هیچ‌ ارتباطی با حادثه ۱۱ سپتامبر نداشتند. بیش از ۱۰ میلیون نفر نیز در این کشور آواره شدند.

در سوریه هم آمریکا علاوه بر ترویج بروز جنگ داخلی سوریه، از سال ۲۰۱۷ حتی با عنوان «جلوگیری از استفاده دولت سوریه از سلاح‌های شیمیایی» حملات هوایی به سوریه را آغاز کرد. از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹، ۳۳ هزار و ۵۸۴ غیرنظامی سوری کشته شدند. از این تعداد، بمباران‌های آمریکا مستقیماً منجر به کشته شدن ۳۸۳۳ نفر شد که نیمی از آن‌ها زنان و کودکان بودند.

در نوار غزه، آمریکا در حالی که می‌توانست با توقف کمک‌های نظامی به اسرائیل مانع از وقوع فاجعه شود، به ارسال بی‌وقفه سلاح به تل‌آویو ادامه داد. افزون بر آن، بارها در شورای امنیت سازمان ملل، با استفاده از حق وتو مانع از تصویب قطعنامه‌هایی شد که خواستار آتش‌بس در غزه بودند.

و اخیراً، ایالات متحده با نقض اهداف و اصول منشور ملل متحد، به طرز وحشیانه‌ای به تأسیسات هسته‌ای ایران حمله کرده و حاکمیت و تمامیت ارضی ایران را نقض نموده است. این نشانه‌ای از رویه‌ای تکراری است که در آن آمریکا در روابط بین‌الملل همواره از زور یا تهدید به زور استفاده می‌کند.

مثال‌های مشابه بی‌شمار است. اقدام جمعی کشتی‌های تجاری سیگنال واضحی را ارسال می‌کند: اگرچه آمریکا در منطقه قدرت نظامی بالایی دارد، اما در نگاه جهانیان یک کشور جنگ‌طلب است. در نتیجه، برافراشتن پرچم آن می‌تواند خطرآفرین باشد، در حالی که پرچم چین که تصویر صلح‌طلبی دارد، به گزینه‌ای امن‌تر و عقلانی‌تر تبدیل شده است.

این را می‌توان بهترین پاداش جهان به چین صلح‌طلب دانست و به‌روشنی نشان می‌دهد که ارعاب نظامی آمریکا از طریق ناوهای هواپیمابر قادر به تأمین امنیت نیست، در حالی که پرچم چین نقشی منحصربه‌فرد ایفا می‌کند. عشق به صلح در این لحظه به قدرتی نرم تبدیل شده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا