نیم قرن همکاری چین-اتحادیه اروپا؛ تکیهگاه ثبات در جهان پرتلاطم
۵۰ سال پیش، در تاریخ ۶ مه ۱۹۷۵، چین و جامعه اقتصادی اروپا – که سلف اتحادیه اروپای امروز بود– روابط دیپلماتیک خود را آغاز کردند و بدین ترتیب یکی از نقاط عطف در دیپلماسی مدرن جهانی رقم خورد.
مناسبات چین-اتحادیه اروپا طی دههها، به ستون اصلی چشمانداز جهانی تبدیل شده و تحولات در سیاست، امنیت، تجارت، سرمایهگذاری، فناوری و همکاریهای زیستمحیطی را شکل داده است.
با نگاهی به پیشرفت روابط دوجانبه چین-اتحادیه اروپا در طول نیم قرن گذشته، ارزشمندترین دستاورد احترام متقابل، نیرومندترین محرک سود دوجانبه، بزرگترین زمینه اشتراک چندجانبهگرایی و دقیقترین توصیف این رابطه همکاری مشترک است.
شراکت چین-اتحادیه اروپا به طور خاص در مناسبات اقتصادی و تجاری مشهود است. چین و اتحادیه اروپا از نقاط قوت مکمل و منافع متقابل در همکاریهای اقتصادی و تجاری برخوردارند و همافزایی ایجاد کردهاند که خود گویای همه چیز است. بر اساس دادههای رسمی تجارت دوجانبه طی پنج دهه گذشته از ۲.۴ میلیارد دلار آمریکا به ۷۸۰ میلیارد دلار افزایش یافته است.
در بسیاری از بخشها به ویژه صنایع خودروسازی و لوکس، اروپا با تخصص طراحی، استانداردهای دقیق و نوآوری مشارکت میکند، در حالی که چین ساخت باکیفیت، نیروی کار ماهر و پایگاه گسترده و پویای مصرفکننده را ارائه میدهد. با همکاری یکدیگر، آنها مشاغل ایجاد کرده، صنایع را احیا نموده و رشد جهانی را تقویت کردهاند.
خدمات قطار باری چین–اروپا نیز به شریان حیاتی تجارت دوجانبه تبدیل شده است. یکی از نقاط عطف این همکاری رو به رشد، اواخر سال گذشته رقم خورد؛ زمانی که صدمینهزارمین قطار باری چین–اروپا وارد شهر دویسبورگ آلمان شد؛ رویدادی که بر گستره، پایداری و اهمیت فزاینده این پیوند فرامنطقهای تاکید دارد.
چین در زمینههایی مانند فناوریهای سبز، تولید پیشرفته و زیرساختهای دیجیتال در جهان پیشتاز است؛ حوزههایی که همراستا با اهداف اتحادیه اروپا برای کربنزدایی و گذار دیجیتال قرار دارند.
چین با بیش از ۴۰۰ میلیون نفر از اقشار با درآمد متوسط، نه فقط کارخانه جهان به شمار میرود، بلکه یکی از بازارهای مصرفی در حال رشد سریع نیز هست. به گزارش گروه تحقیقاتی «رودیوم»، مجموع مصرف چین همپای اقتصادهای هماندازه افزایش یافته و در دو دهه گذشته، رشد مصرف آن بهطور چشمگیری از کشورهایی با سطح مشابه تولید ناخالص داخلی سرانه پیشی گرفته است.
چین و اتحادیه اروپا فراتر از همکاریهای اقتصادی و تجاری، تعهدی عمیق به ثبات جهانی و چندجانبهگرایی دارند که همواره تلاشهای مشترک آنها در مسائل کلیدی بینالمللی را هدایت کرده است.
چین و اتحادیه اروپا، بدون هیچ تضاد منافع اساسی یا تناقضات ژئوپلیتیکی، از نقش محوری سازمان ملل متحد حمایت کرده و مسائل بینالمللی را از طریق گفتگو حل میکنند و مخالف قلدری یکجانبه هستند. طی پنج دهه گذشته، روابط دو طرف نه تنها توسعه متقابل را تقویت کرده، بلکه بهطور قابل توجهی به صلح و رفاه جهانی نیز کمک کرده است.
چین و اتحادیه اروپا از حمایت از «برنامه جامع اقدام مشترک در مسئله هستهای ایران» (برجام) گرفته تا پیشبرد «چارچوب جهانی تنوع زیستی کونمینگ-مونترال» و مخالفت با جداسازی و اختلالات زنجیره تامین، همواره تعهد مشترک خود به یک جهان چندجانبه و چندقطبی را تقویت کردهاند.
درخواستها برای «جداسازی» تحت عنوان فریبنده «ریسکزدایی» نمایانگر قمار خطرناکی است که میتواند اروپا را به سوی خودویرانی هدایت کند. خطر واقعی در دوری از یکی از پویاترین قدرتهای اقتصادی جهان نهفته است، بهویژه در زمانی که ثبات جهانی و رشد پایدار بیشتر از هر زمان دیگری ضروری است.
دو طرف به عنوان حامیان جهانیسازی اقتصادی و آزادسازی تجاری و پشتیبانان مستحکم «سازمان تجارت جهانی» (WTO)، باید هماهنگی را افزایش دهند، باز بودن متقابل را تقویت بخشند و مشترکا از سرمایهگذاری و تجارت آزاد و باز حمایت کنند و در عین حال ثبات زنجیرههای صنعتی و تامین جهانی را تضمین نمایند.