جنگ تعرفهها؛ هزینههای بیپایان برای آمریکاییها
واقعیت روشنی که امروز به وضوح دیده میشود، این است که همه تعرفههای وضعشده توسط آمریکا بر بیش از ۱۸۰ کشور و منطقه، بهصورت یکسان به هزینهای سنگین تبدیل شدهاند که نهتنها بر دوش بازیگران خارجی، بلکه بر دوش مصرفکنندگان و شرکتهای اقتصادی داخل این کشور نیز قرار گرفته است.
این سیاست خودویرانگر همچون طوفانی بیرحم به جریان افتاده؛ طوفانی که جیب مردم عادی را خالی کرده، صنایع داخلی را زمینگیر ساخته و زخمهایی عمیق بر پیکره اقتصاد کشور وارد آورده است.
بیایید بحث را با آسیبپذیرترین قشر ایالات متحده یعنی مصرفکنندگان آمریکایی به ویژه خانوادههای کمدرآمد شروع کنیم. فروشگاه مواد غذایی که زمانی مکانی عادی و روزمره بود، حالا به منبعی از اضطراب تبدیل شده است. تخممرغ که همیشه یک منبع تغذیه مقرون به صرفه محسوب میشد، بخاطر آنفلوآنزای پرندگان و سیاست تعرفهای دولت ترامپ شاهد افزایش قیمت بوده است. مایحتاج روزانه از دانه قهوه گرفته تا آجیل و پنیر اکنون با قیمتهای سرسامآوری عرضه میشوند.
تصور کنید خانوادهای که برای جشن تولد فرزندشان برنامهریزی مالی میکنند – قیمت اسباببازی، که بیشتر وارداتی هستند، بهطور قابلتوجهی سر به فلک کشیده است.
مورد شرکت آمازون، گویای همین واقعیت است. فروشندگان این غول تجارت الکترونیک در ماه آوریل، بنا بر تحلیل ابزار ردیابی قیمت SmartScout، قیمت نزدیک به هزار محصول را افزایش دادند که میانگین این افزایش حدود ۳۰ درصد بوده است. هنگامی که آمازون تصمیم گرفت هزینههای مربوط به تعرفه را بهصورت شفاف در صفحات محصولات نمایش دهد، کاخ سفید با واکنشی تند آن را «اقدامی خصمانه و سیاسی» توصیف کرد. این واکنش هم پوچ و هم افشاگرانه است. این نشان میدهد دولت ایالات متحده به جای پذیرش واقعیت سعی در سرکوب حقیقت دارد: تعرفهها مالیات بر مصرفکنندگان آمریکایی است، همین و بس.
دولت ترامپ با تلاش برای ساکتکردن کسبوکارها و جلوگیری از افشای تأثیر واقعی این اقدامات، با مردم طوری رفتار میکند که گویی آنها را احمق فرض کرده؛ در حالی که حاضر نیست بپذیرد سیاستهای بهاصطلاح حمایتگرایانهاش چیزی جز یک مالیات بیشتر نیست که بیشترین فشار را بر اقشار کمدرآمد وارد میکند.
شرکتهای آمریکایی نهتنها در امان نماندهاند، بلکه بیشترین ضربه را از جنگ تعرفهها متحمل میشوند. صنعت کفش این کشور یکی از قربانیان اصلی است و این گزافهگویی یا اغراق نیست. «اتحادیه توزیعکنندگان و خردهفروشان کفش آمریکا»، یک گروه تجاری، اخیرا نامهای به کاخ سفید ارسال کرده که توسط ۷۶ برند کفش، از جمله «نایکی» و «آندر آرمور»، امضا شده بود. این اتحادیه در این نامه هشدار داد که تعرفهها «تهدیدی وجودی» برای صنعت کفش بهوجود آوردهاند و درخواست معافیت از تعرفههای متقابل بهاصطلاح موسوم را مطرح کرد. این درخواست بهدرستی اشاره کرده بود که تعرفههای بالاتر منجر به یک ضربه دوگانه خواهد شد: افزایش هزینهها برای کسبوکارهایی که با زنجیرههای تامین جهانی دست و پنجه نرم میکنند و بهطور اجتنابناپذیر، افزایش قیمتها برای مصرفکنندگان.
این شرکتها فقط گلایه و شکایت نمیکنند بلکه با چالشهای وجودی واقعی دست به گریبانند. بسیاری از این شرکتها دهههاست که در ساخت شبکههای تأمین جهانی سرمایهگذاری کردهاند و افزایش ناگهانی تعرفهها این سیستمهای پیچیده را مختل میکند. شرکتهای کوچک و متوسط، که منابعی مانند غولهایی چون نایکی ندارند، حتی بیشتر در معرض آسیب هستند. این شرکتها اغلب چارهای جز تحمل بخشی از هزینهها و کاهش حاشیه سود ناچیز خود ندارند، یا اینکه مجبورند این هزینهها را به مصرفکنندگان منتقل کنند و خطر از دست دادن سهم بازار را بپذیرند. نتیجه چیست؟ فرسایش آهسته اما قطعی چشمانداز کسبوکار آمریکا، با از دست دادن شغلها و تعطیلی شرکتها که به طور فزایندهای به یک منظره رایج تبدیل میشود.
تکاندهندهترین وجه این فاجعه، تناقض آشکار آن است. جنگ تعرفهها که برای حمایت از کارگران و شرکتهایی آمریکایی آغاز شد، امروز همان صنایعی را که وعده حفظشان را داده بود، به نابودی میکشاند. جنگ تعرفهای ایالات متحده مثالی روشن از شکست سیاستگذاری است. این یک نمونه از خودزنی است، جایی که تعصبات ایدئولوژیک بر عقل سلیم اقتصادی غلبه میکنند.
مردم آمریکا بهای سنگینی پرداختهاند و همچنان در حال پرداخت آن هستند؛ هزینههای بالای معیشتی، فرصتهای شغلی کمتر، اقتصادی ضعیفتر و جایگاهی که در سطح جهانی رو به تنزل است.
زمان آن فرا رسیده که سیاستگذاران از خواب بیدار شوند، این اشتباه را بپذیرند و شروع به بازسازی رویکردی منطقی و همکاریمحور در تجارت کنند.