نمایش مسخره «طوفان سایبری» آمریکا چه زمانی پایان خواهد یافت؟
مدتی است که دولت آمریکا مشغول یک سری عملیات موسوم به «طوفان» است – اول «طوفان ولت» و حالا «طوفان نمک». جای تعجب ندارد که آنها انگشت اتهام را مستقیما به سوی چین به عنوان مظنون همیشگی نشانه رفتهاند.
با این وجود نهادهای امنیت سایبری چین بلافاصله واکنش نشان دادهاند. آنها گزارشهای مفصلی منتشر کردند که حقیقت پشت «طوفان ولت» را افشا میکرد، با شواهدی محکم مبنی بر اینکه این کار یک گروه بینالمللی باجافزار است.
این گزارشها همچنین افشا کرد که چگونه نهادهای جاسوسی ایالات متحده و شرکتهای امنیت سایبری برای به راه انداختن این نمایش مسخره به دلیل طمع آنها برای تامین مالی و نیروی کار، با هم همدست شدند.
آمریکا که زمانی پر سر و صدا و مصمم بود، در مواجهه با این شواهد محکم از آن زمان آشکارا سکوت اختیار کرده است.
با این حال عملیات «طوفان نمک»، پیچ و تاب طعنه آمیز خود را به همراه داشته است. صرف نظر از اینکه مهاجم ممکن است چه کسی باشد، آنچه مایه تعجب واقعی است در هدف نهفته است: به گزارش روزنامه «واشنگتن پست»، یک سیستم شنود و نظارت به طور خاص توسط یک شرکت مخابراتی ایالات متحده برای آژانسهای پلیس فدرال راه اندازی شده است. این افشاگری گستردگی اعجاب انگیز قابلیتهای نظارتی این سیستم را نشان میدهد و یادآور برنامه بدنام «پریزم» که در سال ۲۰۱۳ افشا شد، است.
این توضیح میدهد که چرا دولت آمریکا شتاب داشت تا توجه را به سوی «حمله کنندگان خارجی» معطوف کند تا نگاه دقیق را از خود سیستم منحرف کند.
اگر چنین اقدام انحرافی انجام نمیداد برای توجیه اقداماتش در مواجهه با نگاههای موشکافانه و دقیق داخلی و خارجی روزافزون به مشکل بر میخورد.
و به این ترتیب، ترانه آشنای «هکرهای چینی» دوباره خوانده شد – مثل همیشه با صدای بلند و دراماتیک، اما بدون هیچگونه شواهد و مدارک متقن.
به گفته افراد آشنا به موضوع، دیپلماتهای سایبری چین در رد اتهامات بی اساس کارزارهای هک مانند «طوفان ولت» و «طوفان نمک» در گفتگو با همتایان آمریکایی خود مصمم بودهاند. آنها همچنین نگرانیهای جدی خود را در خصوص فعالیتهای خرابکارانه و جاسوسی سایبری گسترده آمریکا که زیرساختهای اطلاعاتی حساس چین را هدف قرار میدهد، ابراز داشتهاند.
برای مثال، «مرکز تیم فنی واکنش اضطراری شبکه رایانهای ملی چین» در ۱۸ دسامبر ۲۰۲۴ (۲۸ آذر) دو مورد از هک نهادهای جاسوسی آمریکا علیه شرکتهای بزرگ فناوری چین را گزارش کرد. همانطور که انتظار میرفت، ایالات متحده هنوز هیچ واکنش معناداری نداده است.
اگر برای لحظهای واقعیت پشت عملیات «طوفان» را کنار بگذاریم و به موضوع مهم حملات سایبری بازگردیم، در مییابیم که علیرغم سالها بحث، هم در جامعه بینالمللی و هم بین چین و آمریکا، پیشرفت به طور چشمگیری محدود بوده است. اما چرا این گونه است؟
نخستین موضوع از ماهیت خود فناوری سایبری نشأت میگیرد. همانطور که همگان اذعان دارند، فضای سایبری یک محیط شدیدا پیچیده است. خواص منحصربهفرد فضای سایبری یک پویایی نامتقارن بین حمله و دفاع ایجاد میکند – جایی که مهاجمان برتری را حفظ میکنند و مدافعان خود را در یک وضعیت دائمی از مبارزه برای محافظت مقابل تمام حملات مییابند.
چالش دوم مربوط به دشوار انتساب این اقدام است. در حالی که قطعا دلایل فنی پشت این موضوع قرار دار اما، موضوع عمیقتر، غیرفنی است یعنی استفاده ابزاری و حتی سیاسی کردن انتساب آن به طرف مقابل.
انتساب، در اصل، به فرآیند ردیابی مجدد مراحل یک حمله سایبری برای تعیین منشأ آن اشاره دارد. این امر به عنوان پایهای برای شناسایی عاملان حمله و پاسخگو ساختن آنها عمل میکند.
اگر این انتساب صرفاً یک تلاش فنی باشد، شاید آنقدر کار سختی نباشد.
با این وجود، مساله واقعی این است که بحث در خصوص انتساب مدتهاست از هدف فنی اصلی خود فراتر رفته است.
سیاستگذاران و دانشگاهیان غربی به روشنی اذعان دارند که انتساب فقط یک موضوع فنی نیست، بلکه یک تصمیم راهبری عمدی است.
از یک سو، این مساله شامل فهمیدن این است که واقعا چه کسی عامل انجام این کار است از سوی دیگر، این در خصوص تصمیم برای این امر است که «چه کسی را میخواهیم عامل آن معرفی کنیم است». این دومی البته ناشی از ملاحظات سیاسی است.
به بیان سادهتر، دولتها میتوانند از «انتشار عمومی نتایج انتساب» به عنوان ابزاری برای سرکوب، مهار یا بازدارندگی رقبا استفاده کنند و از آن برای دستیابی به اهداف و مقاصد راهبردیتر بهره ببرند. به صراحت باید گفت، اینکه آیا روایت «هکرهای چینی» سرشار از انگیزههای سیاسی و راهبردی است به سختی قابل بحث است – مدت زیادی است که به وضوح آشکار شده است.
قابل پیش بینی است دولت آمریکا هرگز نخواهد پذیرفت که انتساب را سیاسی کرده و از آن به عنوان یک سلاح بهره برده است. درعوض، میزان «پیشرفته» بودن فناوری خود را شدت میبخشد و اصرار دارد که نتیجه گیریهای آن قابل سرزنش نیست. و هنگامی که روشهایش زیر سوال میرود، تمایل دارد خود را به شکلی رازآلود پنهان کند، یا ادعا میکند که «حفاظت از زنجیره شواهد» مانع از اشتراکگذاری جزئیات میشود یا صرفا از پاسخگویی خودداری میورزد.