
بازارچه مرزی “باکتو”؛ نماد توسعه و رونق دوردستترین شهرهای چین
وقتی صحبت از شهرهای مرزی در دور دست ترین فاصله ها از پایتخت یک کشور پهناور مثل چین می شود، شاید در نگاه اول، تصویری از یک شهر محروم، فقیر و بیگانه با توسعه یافتگی در ذهن مجسم شود. این تقریبا همان تصوری بود که من به عنوان یک خبرنگار غیرچینی قبل از اینکه به این مناطق سفر کنم، در ذهن داشتم تا اینکه در روزهای پایانی اکتبر ۲۰۲۵، فرصتی برای سفر به شمالی غربی ترین و دوردست ترین مناطق چین یافتم.
در ششمین روز از سفری ۱۱ روزه به منطقه خودمختار شین جیانگ، بعد از دیدن شهرستان های ووسو، تولی و یومین، وارد شهر مرزی “تاچنگ” Tacheng شدیم. شهری در فاصله ۳۴۰۰ کیلومتری پکن و بسیار نزدیک به نقطه صفر مرزی با قزاقستان. شهری تمیز و با چشم اندازهای طبیعی بسیار زیبا که جلوه های طبیعت پاییزی ، زیبایی های خیره کننده اش را دوچندان می کند، جمعیتی حدود یک میلیون و یکصد هزار متشکل از بیش از ۲۰ قوم و اقلیت مختلف را در خود جای داده که درکنار هم و دست در درست هم، در صلح و صفا، برای توسعه و رونق شهر و منطقه خود، سخت تلاش می کنند و حمایت های دولت محلی هم انگیزه ای مضاعف به آنها برای تلاش و سخت کوشی بیشتر می دهد.
این شهر به دلیل هم مرز بودن با کشور قزاقستان، یک بندر زمینی به نام “باکتو” دارد و در کنار این بندر زمینی که روزانه بطور متوسط شاهد تردد بیش از ۲۰۰ دستگاه کامیون از مرز و عبور و مرور تعداد قابل توجهی از گردشگران و بازرگانان است، یک بازارچه مرزی با عنوان “َشهر محصولات فرهنگی جاده ابریشم” هم وجود دارد که با ویژگی های خاص خود، از اهمیت قابل توجهی برای توسعه، رونق اقتصادی، اشتغال زایی و درآمد زایی مردم برای ساکنان محلی این شهر دارد ضمن اینکه نمادی از حفظ جاده ابریشم قدیم و اهمیت بخشیدن به تجارت های مرزی محلی و مردمی محسوب می شود.
این بازارچه مرزی با وسعتی بیش از ۱۵ هزار متر مربع و بیش از ۸۰ واحد غرفه فروشگاهی، کالاهای بسیار متنوع ساخت چین و یا قزاقستان را با قیمتی مناسب به مشتریان از جمله گردشگرانی که روزانه از مرز عبور می کنند، ارائه می دهد. کالاهای موجود در این فروشگاه های رنگارنگ و زیبا تنها محدود به کالاهای چینی و قزاقستانی نمی شود و کالاهای دیگر کشورهای حوزه اوراسیا از جمله روسیه و حتی برخی کالاهای ایرانی هم در این فروشگاه ها به چشم می خورد. دیدن بسته های برخی انواع شیرینی های مخصوص شهر یزد ایران مثل “پشمک” در قفسه های این فروشگاه ها برایم جذاب و جالب بود.
از صنایع دستی، لباس های سنتی و محلی، خوراکی های محلی، ظروف سنتی، میوه های خشک، داروهای گیاهی، ادویه جات، زیورآلات سنتی چین و قزاقستان و کشورهای منطقه، تا شکلات ها و نوشیدنی های پرطرفدار گرفته تا کیف و کفش و اسباب بازی و … ، همه چیز با قیمت هایی نسبتا مناسب در این بازارچه مرزی برای مشتریان و علاقمندان فراهم است.
ویترین ها و قفسه های غرفه ها و فروشگاه های این بازارچه مرزی به حدی جذاب و رنگارنگ و متنوع است که هر رهگذر را به شدت مجذوب خود می کند. حتی اگر قصد خرید نداشته باشید، وقتی وارد بازارچه زیبا می شوید، با دیدن این همه تنوع و کالاهای کوچک و با قیمت نسبتا مناسب، ناخودآگاه دست به جیب می شوید و ناگهان متوجه می شوید که کیسه های خریدتان پرشده از سوغاتی و چیزهای مختلف.
هریک از این غرفه های توسط چند نفر اداره می شود که باعث اشتغال زایی و افزایش درآمد ساکنان محلی شده است. همچنین شغل های غیرمستقیم زیادی به واسطه این بازارچه مرزی ایجاد شده است.
فروشنده ها و غرفه داران با روی خوش و لبخند از مشتریان خود استقبال می کنند و گشت و گذار در این بازارچه را به یک خاطره خوش برای مسافران و گردشگران تبدیل می کنند.
این بازارچه ها، در واقع بخشی از ابتکار بزرگ “کمربند-راه” چین است. ابتکاری که به دلیل ایفای نقشی بسیار مهم در احیای جاده ابریشم باستانی و متصل کردن شریان های تجاری حیاتی بین چین و کشورهای مختلف جهان، باعث افزایش رونق اقتصادی نه تنها برای کشور و مردم چین، بلکه برای بسیاری از کشورهای دیگر شده و تجلی و مصداق بارز ضرورت تقویت چندجانبه گرایی برای “توسعه مشترک” و “سرنوشت مشترک برای بشریت” است که «شی جین پینگ» رهبر چین همواره بر آن تاکید دارد و مورد استقبال بسیاری از ملت ها و کشورهای جهان قرار گرفته است.
مشاهده توسعه این بازارچه مرزی و پروژه های بزرگ دیگر در شهر تاچنگ، منطقه بزرگ تاچنگ( شامل چند شهر و شهرستان) و همچنین در سراسر منطقه بسیار پهناور شین جیانگ با قومیت های و اقلیت های متنوع در دورترین نقطه از پایتخت چین، حکایت از این واقعیت دارد که ابتکارهایی کلیدی مانند “توسعه مشترک”، “سرنوشت مشترک برای همه بشریت” و “مدرنیزاسیون به سبک چینی”، تنها شعار و حرف نیست، بلکه یک انقلاب بزرگ است که آهنگ زیبای توسعه را در سراسر چین، چه در حفاظت از کویرها و بیابان ها و رودخانه و دشت ها… و چه در رونق بخشیدن به زندگی مردم به صدا در آورده و مردم و حاکمیت ، دست در دست هم، با امید و اراده ای قوی، برای ساختن آینده ای زیباتر، روشن تر و توسعه یافته تر سخت تلاش می کنند.
با سفر به شین جیانگ، توسعه به معنای واقعی آن را می توان به چشم دید. توسعه به سبک چینی، شهر و روستا و کویر و بیابان و رود و دشت و دریا نمی شناسد…. توسعه، آهنگ زیبا و برخاسته از عدالت است که امواج آن باید بطور یکسان در همه جا پراکنده شود و همه مردم، صرف نظر از زبان و نژاد و قومیت و … از آن سود ببرند.




