نامههای خانوادگی در روزهای جنگ (قسمت دوم)
امسال مقارن با هشتادمین سالگرد پیروزی مردم چین در جنگ مقاومت علیه تجاوز ژاپن و جنگ جهانی ضد فاشیسم (جنگ جهانی دوم) است. از سالهای ۱۹۳۱ تا ۱۹۴۵، مردم چین با مقاومتی جانانه در برابر مهاجمان ژاپنی ایستادگی کردند. در طول این نبرد و زیر آتش جنگ، با زحمت و مشقت فراوان نامههای بیشمار سربازان چینی حاضر در جبهه جنگ و خانوادههای آنها به دست یکدیگر میرسید.
اکنون میخواهیم بخشی از این نامههای قدیمی را مرور کنیم و با سادهترین و در عین حال عمیقترین احساسات مردم در زمان جنگ آشنا شویم و ژرفای ایمان، اراده و مسئولیتپذیری مردم چین در دوران جنگ را درک کنیم.
نامه دای آنلان برای خانوادهاش:
“جانباختن در راه میهن، نهایت افتخار است.”
در ۲۶ مه ۱۹۴۲، ژنرال دای آنلان که تنها ۳۷ سال داشت، در جبهه جنگ با نظامیان ژاپنی در میانمار به شهادت رسید.
آخرین نامهای که او به همسرش تنها چند کلمه کوتاه بود که در اندک زمان بین هر حمله نوشته شده بود و پیش از آن که فرصت ارسال آن فراهم شود، دای آنلان شهید شد. بیش از یک ماه بعد، این نامه در میان وسایل شخصی او یافت شد.
نامه لینگ چیچانگ به خانوادهاش:
“هر یک از مردان با اراده باید برخیزند و بجنگند.”
لینگ چیچانگ یک سرباز عادی بود که در ۱۹ سالگی به نیروهای انقلابی پیوست. او در استان فوجیان در جنوب شرقی چین متولد شد. به دلیل شرایط دشوار جنگ و تغییرات پی در پی جبههها، دریافت نامه از خانواده برای او بسیار سخت بود.
در ژوئیه ۱۹۳۹، پس از گذراندن مراحل مختلف، اولین نامه پدرش از زمان ترک خانه به دستش رسید و او در پاسخ به آن این یک پاسخ نامه را نوشت و همین یک نامه تنها نامهای است که از او برای نسلهای بعد باقی مانده است.