آیا حمله اسرائیل به ایران به یک جنگ تمام عیار در خاورمیانه منجر می‌شود؟

«ما شیائولین» رئیس و یکی از اساتید «موسسه مطالعات حاشیه مدیترانه» در «دانشگاه مطالعات بین‌المللی جه‌جیانگ» طی یادداشتی در روزنامه «چاینا دیلی» پیامدهای حمله اخیر اسرائیل به ایران را بررسی کرده است.

به نظر می‌رسد با تشدید تنش‌ها یک «جنگ ششم خاورمیانه» در حال شکل گیری است. اقدامات مختلف اسرائیل در این دور از درگیری‌ها نه فقط روند عادی سازی روابط اسرائیل-اعراب را متوقف ساخته بلکه به واکنش هماهنگ بی‌سابقه‌ای از جانب «محور مقاومت» که ایران نمایندگی می‌کند و درگیری مستقیم با اسرائیل، منجر شده است.

حزب الله در لبنان، حوثی‌ها در یمن و گروه‌های مختلف شبه نظامی عراقی نیز به طور پی در پی حملات موشکی و پهپادی علیه قلمرو اسرائیل انجام داده‌اند تا از عملیات ارتش اسرائیل در نوار غزه جلوگیری کنند.

خطر جنگ بر فراز خاورمیانه سایه افکنده اما خوشبختانه تا کنون کشورهای دیگر از مداخله مستقیم در این درگیری‌ها دوری جسته‌اند. با این وجود اگر ایران تنش را بالا ببرد، می‌تواند به یک جنگ جدید در خاورمیانه منجر کشیده شود. تاثیر این امر می‌تواند بیشتر از پنج جنگ قبلی باشد زیرا ایران یک کشور مهم تولید کننده نفت در منطقه خلیج فارس است. این می‌تواند یک بحران و درگیری نفتی جدید به راه اندازد اما هنوز به آن نقطه نرسیده است.

تا اندازه‌ای به همین دلیل است که حملات دقیق اسرائیل بیشتر به «بازدارندگی دقیق» مربوط است و آمریکا ممکن است نقش بزرگی در مهار اسرائیل بازی کرده باشد.

ایالات متحده اظهار داشته که در حملات اخیر اسرائیل به ایران مشارکت نکرده است. شایان ذکر است که فرآیندهای قبلی همچنین شامل چندین دور رایزنی بین اسرائیل و مقامات آمریکایی، از جمله تماس تلفنی «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل و «جو بایدن» رئیس جمهور ایالات متحده بود.

نهایتا اسرائیل تصمیم گرفت فقط تاسیسات نظامی را هدف بگیرد و از هدف قرار دادن تاسیسات نفتی و هسته‌ای خودداری کند. با توجه به اینکه ایالات متحده در مرحله حساس انتخابات ریاست جمهوری قرار دارد، حمله به تاسیاست نفتی به یک افزایش در قیمت نفت منجر می‌شود و به اقتصاد جهانی ضربه می‌زند و چالشی بزرگ برای حزب دموکرات به وجود می‌آورد. هدف قرار ندادن تأسیسات هسته‌ای بیشتر برای جلوگیری از اشاعه هسته‌ای است. علاوه بر این، دولت کنونی آمریکا نمی خواهد ایران را به خروج از مذاکرات هسته‌ای و «پیمان عدم اشاعه هسته‌ای» (NPT) تحریک کند.

بنا بر این، اسرائیل باید یک توازن ایجاد کند زیرا عدم تلافی برای تقویت بازدارندگی اسرائیل و متحدانش کافی نیست. ناکامی در تلافی برای اسرائیل به افزایش عدم اطمینان در خاورمیانه از طریق ناتوانی در ارعاب شبه نظامیان مختلف، بازیگران دولتی یا بازیگران غیردولتی در آینده منجر خواهد شد.

با توجه به درز اطلاعاتی در خصوص نظارت آمریکا بر اسرائیل، نمی‌توان رد کرد که آمریکا علیرغم تعهد خود برای تحقیق درباره این اتفاق، عمداً این اطلاعات را افشا کرده است. این درز اطلاعاتی می‌توانست به ایران اجازه دهد تا حدودی آماده باشد و پرسنل خود را قادر سازد تا تخلیه شوند. نکته کلیدی، به حداقل رساندن خسارات به کمک تخلیه تجهیزات حیاتی بود. اگر اسرائیل خسارات چشمگیری را وارد کند، ایران ممکن است واکنش نشان دهد چرا که ادعا می‌کند با دستکم هزار موشک بالستیک برای بدترین شرایط آماده است. با این حال از آنجایی که حملات اخیر خسارت جدی به بار نیاورده، ایران احتمالا به واکنش شدید گسترده متوسل نشود.

دولت ایالات متحده شدیدا مراقب است که وارد درگیری نشود و اسرائیل نیز از چنین اقداماتی خودداری می‌کند. به همین خاطر آنها در حال انجام یک اقدام متوازن کننده هستند. ایالات متحده سامانده دفاع موشکی «تاد» را در اختیار اسرائیل قرار داده و چندین فروند جنگنده اف-۱۶ جدید را در خاورمیانه با پرسنل آمریکایی، مستقر کرده است. سامانه پدافندی تاد تضمین‌های امنیتی برای اسرائیل فراهم می‌کند و همچنین به عنوان یک عامل بازدارنده در برابر ایران عمل می‌کند.

به طور خلاصه، در حال حاضر اسرائیل ممکن است تمایلی به انجام اقدامات شدید نداشته باشد زیرا برای کمک‌های نظامی و تضمین‌های امنیتی به متکی به آمریکاست.

اسرائیل برای دستیابی به یک غافلگیری تاکتیکی، حمله به ایران را در شنبه (روز تعطیل و نیایش یهودیان) انتخاب کرد. امیدواریم که حملات اسرائیل با تمرکز بر چندین هدف نظامی در خارج از پایتخت نمادین‌تر باشد.

خاورمیانه به احیای صلح نیاز دارد و تاب خطرات عظیم‌تر جنگ را ندارد.

به دنبال دو دور حمله دقیق اسرائیل به اهداف نظامی ایران، ایران به دلیل نیاز به حفظ وجهه ملی خود، باید اقدام تلافی جویانه انجام دهد، اما خویشتن داری خواهد کرد تا از تشدید درگیری مستقیم میان دو طرف جلوگیری کند.

ایران و اسرائیل در بحبوحه این هرج و مجر به تفاهمی ظریف دست یافته‌اند: تا زمانی که نفت و تاسیسات هسته‌ای هدف قرار نگیرند، بحران برای همه طرف‌ها قابل کنترل است.

در جبهه آمریکا، فارغ از اینکه کدام حزب در انتخابات نوامبر پیروز می‌شود، منافع ملی این کشور شدیدا با اسرائیل گره خورده و حمایت یکجانبه آمریکا از سیاست‌های اسرائیل در خاورمیانه تغییر نخواهد کرد.

همزمان، توسعه درگیری مطابق با خواسته آمریکا نیست. «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه آمریکا طی سفیر اخیرش به خاورمیانه مجددا تاکید کرد که واشنگتن برای پیشبرد آتش بس ارزش قائل است و اجتناب از تشدید درگیری میان اسرائیل و ایران را در اولویت قرار می‌دهد.

وقتی کشورهای تولیدکننده انرژی وارد درگیری می‌شوند، سیگنال‌هایی نگران کننده به بازارهای انرژی ارسال می‌شود.

اگر روزی اقدامات تلافی جویانه اسرائیل تاسیسات انرژی ایران را هدف قرار دهد، به طور بالقوه می‌تواند یک جنگ تمام عیار میان ایران و اسرائیل ایجاد کند و در بازار نفت اختلالی شدید به وجود آورد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا