بازگشت«فاکس‌کان» به چین چه معنایی دارد؟

بازگشت«فاکس‌کان» به چین چه معنایی دارد؟

«بازگشت فاکس‌کان به سرزمین اصلی چین». هفته نامه چینی‌زبان «یاجوئو جوئوکان» که در هنگ کنگ مستقر است اخیر گزارشی با این موضوع یعنی اعلام فاکس‌کان در اواخر جولای برایسرمایه گذاری یک میلیارد یوانی (۱۳۹ میلیون دلار) برای ساخت یک دفتر مرکزی تجاریجدید در شهر «جنگ‌جوئو» استان «هه‌نان» (مرکز چین) منتشر کرد و این را هم نوشت کهشرکت آمریکایی «اپل» همچنان قرار است در چین آیفون‌های سری ۱۶ خود را مونتاژ کند.

درواقع حتی پیش از اینکه گزارش فوق منتشر شود، اخبار مربوط به «بازگشت فاکس‌کان و اپل» در میان افراد آگاه زمزمه می‌شد. هیچ چیزی غیر از سرمایه گذاری واقعی خوشبینی یک شرکت درباره چشم اندازهای اقتصادی یک کشور را نشان نمی‌دهد. افزایش سرمایهگذاری فاکس‌کان پاسخی قدرتمند به «چین‌زدایی» از زنجیره تامین و یک رأی اعتماد بهمحیط تجاری سرزمین اصلی چین محسوب می‌شود.

عبارت«فاکس‌کان از چین رفت» بیشتر ناشی از هیاهوی رسانه‌های غربی بود. برای اپل و فاکس‌کانبه عنوان شرکت‌های چندملیتی امری طبیعی است که بخاطر تغییرات در برنامه ریزی تجاریجهانی و مزایای مقایسه‌ای، مقداری اصلاح و تعدیل‌ محلی انجام دهند.

«یونگلیو» رئیس فاکس‌کان زمانی صراحتا گفته بود که داشتن دو یا تعداد بیشتر تامین کنندهدر هر صنعت بزرگی کاملا عادی است.

بحث درباره «بازگشت» فاکس‌کان آن قدرواقعی نیست بلکه یک بازی حول اعتماد اقتصادی چین است. اپل به عنوان «مالک» اینزنجیره تامین و فاکس‌کان، بزرگترین تولید کننده اپل، نقشی مهم در توسعه صنعت تولیدمتوسط به بالا در چین که نماد آن تلفن‌های همراه است، ایفا کرده‌اند. روندهایآنها به عنوان یک بادنما بر افکار عمومی تأثیری مشخص دارد.

اگر هیاهوی پیشین درباره «خروج فاکس‌کان» را به دقت نگاه کنید،متوجه خواهید شد که بسیاری از چیزها از متن خارج شده و به اشتباه تعبیر شده‌اند.

به عنوان مثال «بلومبرگ» مدعی شد که «موقعیت چین به‌عنوانکارخانه در جهان از یک وضعیت برد-برد برای مشتریان و تامین‌کنندگان به یک ریسکبزرگ تغییر کرده است.» به استثناء آنهایی که ذهنیت «جنگ سرد» دارند، چه کسی زنجیرهصنعتی و بازار مصرف چین را یک «خطر» تلقی می‌کند؟

درواقع هدف این هیاهو، حمایت از نیاز سیاست غرب برای «جدا کردن و قطع روابط» با چینو ایجاد سر و صدا برای روایت‌های «فروپاشی اقتصادی چین» و «اوج اقتصادی» است.

اما چرا چین توانسته طی چندین دهه بیشترین سرمایه گذاری تولیدیرا در سطح جهان جذب کند و به کشور تولید کننده پیشرو در جهان تبدیل شود؟

دلیلش این است که تولید چین با شروع از صنعت سبک، تدریجا به اوجتولید پیشرفته صعود کرده و یک زنجیره کامل صنعتی و تامین را در این پروسه ایجاد نمودهاست.

چین تمام دسته بندی‌های صنعتی طبقه بندی شده توسط سازمان ملل راداراست و به این مزیت، بازار عظیم، تیم بزرگ مهندسان و کارگران ماهر و عوامل مهم ودر عین حال اغلب نادیده گرفته‌شده مانند دولت کارآمد و فعال، محیط اجتماعی باثبات،و صداقت و سختکوشی که جزو ذات مردم چین است را هم بیافزایید.

این شرایط نرم‌افزاری و سخت‌افزاری در کنار هم مزایا و انعطاف‌پذیریساخت چین را تشکیل می‌دهند که هیچ‌کس قادر نیست آن را نابود یا انکار کند. با تداومارتقاء و تحول اقتصادی چین، این مزایا به طور فزاینده‌ای برجسته خواهند شد.

فاکس‌کانمثالی کوچک اعتماد پایدار شرکت‌های چندملیتی به تولید چین است. بر اساس داده‌هایمنتشره از سوی وزارت بازرگانی، شمار شرکت‌های جدیدالتاسیس باسرمایه خارجی در سراسر چین در بازه ژانویه تا ژوئن امسال با ۱۴.۲ درصد افزایش نسبتبه ۶ ماه نخست ۲۰۲۳ به ۲۶ هزار و ۸۷۰ شرکت رسید.

در این میان، استفاده واقعی از سرمایه خارجی در صنعت تولید به۲۸.۴ درصد کل کشور افزایش یافت، در حالی که نسبت استفاده واقعی از سرمایه خارجی درتولید با فناوری پیشرفته به ۱۲.۸ درصد افزایش پیدا کرد.

در آینده شرکت‌های چندملیتی بیشتری سوار «قطار سریع السیر»توسعه چین خواهند شد، امری که یک روند عمومی محسوب می‌شود.

به اصطلاح «جدا شدن» و «ریسک زدایی» یک بن بست است. صرفنظر ازاینکه  شرکت‌هایی خاص بیدار می‌شوند یاخارج می‌شوند، ما بر ارتقای ثابت اصلاحات و گشایش و ایجاد مداوم یک محیط تجاری درسطح جهانی تمرکز خواهیم کرد. به عبارت دیگر «چین» بعدی همچنان همین چین خواهد بودو تغییری نخواهد کرد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا