دیدار سران چین-آمریکا در سانفرانسیسکو فرصتی مغتنم برای صلح و توسعه جهان

زمین می‌تواند پذیرای توسعه مربوطه و رفاه مشترک چین و ایالات متحده باشد. نشست میان سران کشورهای چین و آمریکا در سانفرانسیسکو ارزش به انتظار نشستن را دارد.

«شی جین پینگ» رئیس جمهور چین به دعوت «جو بایدن» همتای آمریکایی خود به زودی به سانفرانسیسکو سفر خواهد کرد تا از ۱۴ تا ۱۷ نوامبر (۲۳ تا ۲۶ آبان) «نشست روسای جمهوری چین-ایالات متحده» برگزار شود. او همچنین برای شرکت در «سی‌امن نشست غیررسمی سران اپک» نیز دعوت شده است.

سران دو کشور تبادل نظری عمیق درباره موضوعات راهبردی، کلی و جهت‌دار مرتبط با روابط چین-ایالات متحده خواهند داشت و همچنین به موضوعات مهم مربوط به صلح و توسعه جهنی نیز می‌پردازند.

دیپلماسی «سران کشور»،‌ «قطب نما» و «ستاره مبدأ» روابط چین-آمریکا محسوب می‌شود. بنا بر این، تمام اقشار مردم در چین و ایالات متحده و جامعه جهانی منتظر برگزاری این دیدار در سانفرانسیسکو هستند. آنها امیدوارند که روابط چین-آمریکا هر چه سریعتر تحت هدایت راهبرد دیپلماسی سران دو کشور، به یک مسیر توسعه سالم و پایدار بازگردد.

رئیس جمهور شی طی نشست «بالی» در سال گذشته تاکید کرد که «تحت شرایط کنونی، منافع مشترک میان چی و ایالات متحد کاهش نیافته بلکه افزایش یافته است.»

نه درگیری و نه تقابل بلکه همزیستی مسالمت آمیز میان چین و آمریکا اصلی‌ترین منافع مشترک دو کشور هستند. اقتصادهای چین و ایالات متحده عمیقا به هم پیوند خورده و با وظایف توسعه‌ای جدید روبرو هستند. آنها باید از توسعه همدیگر سود ببرند که همان نفع مشترک محسوب می‌شود. احیای پساکرونای اقتصاد جهانی، پاسخ به تغییرات اقلیمی و حل موضوعات داغ منطقه‌ای نیز از هماهنگی و همکاری میان چین و آمریکا جدایی ناپذیرند به گونه‌ای که اینها هم جزو منافع مشترک به حساب می‌آیند. چین همیشه بر این باور بوده که منافع مشترک چین و ایالات متحده بر اختلافات و تضادهای آنها تفوق دارد.

موفقیت چین و آمریکا به جای اینکه چالشی برای طرف مقابل باشد برعکس یک فرصت تلقی می‌گردد. راه کنار آمدن کشورهای بزرگ با یکدیگر باید گفتگو همکاری باشد نه یک بازی جمع صفر.

اخیرا روند تعامل مثبت میان چین و آمریکا افزایش سیر صعودی داشته است. از یک سو ایالات متحده به اعمال محدودیت‌ها بر علم و فناوری، همکاری اقتصادی و تجاری چین متاثر از مفهوم «رقابت» ادامه داده است. از سوی دیگر این کشور همچنین از طریق کانال‌های گوناگون به دنبال برقراری ارتباط با چین است و نشانه‌های «جستجوی زمینه مشترک» را منعکس ساخته که در سال‌های اخیر نادر بوده است.

در نهایت چین و آمریکا بزرگترین اقتصادهای جهان هستند. روابط چین-ایالات متحده مهم‌ترین روابط دوجانبه در جهان به حساب می‌آید. روابط اقتصادی میان این دو کشور عمیق و گسترده است. نه هیچکدام از این دو کشور و نه جهان طاقت اشتباه محساسباتی نیات، تقابل و درگیری را ندارند. همانطور که «جوزف نای» دانشمند برجسته علوم سیاسی آمریکا و مبتکر مفهوم «قدرت نرم» اخیرا اشاره کرده، مبالغه بیش از حد نیمه رقابتی روابط چین-ایالات متحده و نادیده گرفت نیمه همکاری آن مضر و غیرسودمند است.

توسعه و گسترش چین و آمریکا می‌تواند به جای آنکه چالش برای طرف مقابل باشد به فرصت تبدیل شود. اقتصادهای این دو کشور به جای آنکه رقابتی باشند بیشتر مکمل هم هستند. چین و آمریکا باید رابطه متقابل سودمند و برد-برد داشته باشند به جای یک بازی جمع صفر. هر دو طرف می‌توانند به موفقیت‌های طرف مقابل دست یابند و کیک منافع مشترک را بزرگتر کنند. دولت فدرال ایالات متحده در «ششمین نمایشگاه بین‌المللی واردات چین» که اخیرا پایان یافت برای نخستین بار با نام رسمی حضور یافت. بیش از ۲۰۰ شرکت آمریکایی در نمایشگاه فوق شرکت کردند و از این لحاظ یک رکورد جدید را به ثبت رساندند.

این به طور کامل نشان دهنده آن است که منافع چین و ایالات متحده عمیقا در هم تنیده است و هیچ طرفی نمی‌تواند بدون طرف مقابل کاری انجام دهد و هیچ طرفی نمی‌تواند طرف مقابل را تغییر دهد و هیچ طرفی نباید جایگزین طرف دیگر شود.

نگاه آمریکا به چین چگونه است؟ ایالات متحده باید نگاهش را به یک هدایت عملگرایانه تغییر دهد. همانگونکه «گاوین نیوسام» فرماندار ایالت کالیفرنیا اخیرا در سفرش به چین گفت: هر چقدر چین موفق‌تر باشد همه‌ ما هم موفق‌تر خواهیم بود.

در حال حاضر احیای اقتصادی جهان کند شده، درگیری‌های ژئوپلتیکی شدت یافته و فاکتورهای نامطمئن و غیرپایدار در حال افزایش هستند. مجموع حجم اقتصادی چین و ایالات متحده از یک سوم جهان فراتر رفته،‌ مجموع جمعیت این دو کشور معادل حدود یک چهارم جهان است و حجم تجارت دوجانبه آنها نیز حدود یک پنجم جهان به حساب می‌آید.

چگونگی کنار آمدن چین و آمریکا آینده و سرنوشت بشریت را تعیین می‌کند. شی جین پینگ طی نشست بالی تاکید کرد که روابط چین-ایالات متحده باید از یک چشم انداز بهره بردن از روند عمومی جهان، نگریسته و مدیریت شود. اما روند عمومی جهان چیست؟ از آنجایی که صلح و توسعه، آرزوی مشترک جامعه بین‌المللی هستند تقابل گروهی و سیاست‌های محفلی غیرمحبوب هستند و دیگر به کار نمی‌‌آیند. مردم جهان نیز مشتاقانه به دنبال تبادل نظر عمیق در خصوص موضوعات مهم صلح و توسعه جهان در نشست سران چین و آمریکا در سانفرانسیسکو هستند که به جهان اطمینانی مجدد می‌بخشد و به سود جهان خواهد بود.

پکن همواره روابط چین-ایالات متحده را مطابق با اصول احترام متقابل، همزیستی مسالمت آمیز و همکاری برد-برد، نگریسته و توسعه داده است. رئیس جمهور شی طی ۶ ماه گذشته با «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا، «بیل گیتس» رئیس «بنیاد بیل و ملیندا گیت»، «هنری کیسینجر» وزیر خارجه اسبق ایالات متحده، «چاک شومر» رهبر اکثریت سنای آمریکا و فرماندار کالیفرنیا  دیدار کرده و نامه‌هایی را اقشار مختلف دوستان آمریکایی رد و بدل کرده و به هدایت توسعه روابط چین-ایالات متحده ادامه داده است. مباحثی مثل «دام توسیدید اجتناب ناپذیر است» و «اساس روابط چین-آمریکا در دل مردم نهفته، امید در دل مردم نهفته، آینده متعلق به جوانان است و شور و شوق در دل افراد محلی است»، بازتاب گسترده‌ای در بین دو کشور داشته است.

روابط چین-ایالات متحده باید رو به جلو باشد. سه اصل احترام متقابل، همزیستی مسالمت آمیز و همکاری برد-برد که بر طولانی مدت حاکم است و به اصول بنیادین می‌پردازد، نقشه راهی برای آینده روابط چین-آمریکا ارائه کرده است.

سیاره زمین آنقدر پهناور است که می‌تواند به طور کامل پذیرای توسعه و رفاه مشترک چین  آمریکا باشد. مردم چین مردم آمریکا را دوست دارند، مردمی با عزت نفس، اعتماد به نفس و خودکفا هستند و هر دو حق داشتن یک زندگی بهتر را دارند. منافع مشترک موجود میان دو کشور باید جدی گرفته شوند. موفقیت هر کدام از دو کشور یک فرصت است نه تهدیدی برای طرف مقابل.

نشست آتی میان سران چین و ایالات متحده در سانفرانسیسکو بیشتر منعکس کننده صداقت و مسئولیت پذیری بالای چین در قبال روابط پکن-واشنگتن و صلح و توسعه جهانی است.

امید می‌رود که ایالات متحده کلیشه‌های رقابت قدرت بزرگ را کنار بگذارد، از شر نفوذ مناقشات حزبی داخلی و منافع خودخواهانه سیاستمداران خلاص شود، به شکلی درست یک گفتگوی منطقی و عملگرایانه با چین را از چشم انداز منافع ملی، منافع مردم و مسئولیت‌پذیری در قبال جهان آغاز کند و کاری شایسته در «مدیریت کل روند» انجام دهد.

صداقت در برابر صداقت و اقدام در برابر اقدام. اینکه روابط چین-آمریکا بتواند به «ثبات و بهبود» ادامه دهد به فاکتورهای انسانی وابسته است.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا