
بازتعریف خلاقیت فرهنگی در چین؛ از الهام بومی تا حضور جهانی
در بخش لوازم آرایشی یک فروشگاه بزرگ در شهر لانجو، مرکز استان گانسو در شمال غربی چین، وانگ شیائوشیا، ساکن شهر جانگیه، از کنار پیشخوانهای درخشان برندهای معتبر بینالمللی عبور میکند. مقصد او یک برند داخلی به نام «مائوگپینگ» است که به دلیل تأکید بر «زیباییشناسی شرقی» شناخته میشود. در همین حال، بیش از ۱۴۰۰ کیلومتر آنسوتر در پکن، جانگ، یک کارمند، میگوید عبور از مقابل فروشگاه «لائو پو گلد» در خیابان وانگفوجینگ تقریباً همیشه با صفی طولانی همراه است؛ صفی که جواهرات طلای دستساز با نقوش سنتی چینی عامل شکلگیری آن است. به گفته او، مردم مجذوب هنر و ظرافت این محصولات هستند.
چنین صحنههایی حدود یک دهه پیش بهسختی قابل تصور بود. در آن زمان، مصرفکنندگان مرفه چین بیشتر به برندهای لوکس غربی گرایش داشتند و لوگوهای خارجی را معادل جایگاه اجتماعی میدانستند. امروز تغییری آرام اما عمیق در جریان است. نسل جدیدی از مصرفکنندگان و صنایع خلاق، بدون جنجال، در حال بازنویسی قواعد تعامل فرهنگی هستند؛ آنها از فرهنگ بومی الهام میگیرند و همزمان با اعتماد به نفس بیشتری به بازارهای جهانی نگاه میکنند. در سال ۲۰۲۵، این اعتماد فرهنگی نه در شعارهای تبلیغاتی، بلکه در مجموعهای متنوع از محصولات فرهنگی، از فیلمهای پرفروش گرفته تا کالاهای روزمره، خود را نشان داده و معنای «ساخت چین» را بازتعریف کرده است.
از اسطورههای بزرگ تا آینههای مردمی
بارزترین نمود این تحول را میتوان در سینما مشاهده کرد. انیمیشن «نهژا ۲» نهتنها رکوردهای گیشه را شکست، بلکه الگوهای رایج را نیز کنار زد. چن شوگوانگ، مدیر مؤسسه فیلم، تلویزیون و تئاتر دانشگاه پکن، میگوید این اثر به نخستین فیلم غیرهالیوودی جهان تبدیل شد که فروش آن از ۱ میلیارد دلار آمریکا عبور کرد و مجموع فروش جهانی آن به حدود ۲.۲ میلیارد دلار آمریکا رسید؛ رکوردی که به گفته او، ممکن است برای مدت طولانی شکسته نشود. موفقیت این فیلم تنها به جلوههای ویژه گسترده آن محدود نیست، بلکه به بازآفرینی مدرن یک شخصیت اسطورهای و بازتاب خشم انسان معاصر در برابر سرنوشت بازمیگردد.
در مقابل، انیمیشن دوبعدی «هیچکس» مسیر متفاوتی را پیمود. این فیلم که داستان چهار هیولای گمنام را روایت میکند، با تمرکز بر دغدغههای روزمره و تلاش برای حفظ کرامت انسانی، به پرفروشترین انیمیشن دوبعدی چین تبدیل شد. جملهای ساده از یکی از شخصیتها با این مضمون که «میخواهم آنطور که دوست دارم زندگی کنم»، با مخاطبان گستردهای همذاتپنداری ایجاد کرد. به گفته چن شوگوانگ، راز موفقیت این آثار در پیوند قوی با واقعیت زندگی مردم نهفته است؛ رویکردی که به گفته مخاطبان، به «آینه مردمی» تبدیل شده و نشاندهنده بلوغ و اعتماد فرهنگی جامعه است.
این نگاه در عرصه «ادبیات و هنر عامهپسند جدید» نیز دیده میشود؛ جریانی که در آن افراد عادی، از پیکهای موتوری و نظافتچیها گرفته تا کهنهسربازان، تجربه زیسته خود را به شعر، نثر یا اجرا تبدیل میکنند و از طریق پلتفرمهای دیجیتال به مخاطبان گسترده دست مییابند. وانگ جیبینگ، معروف به «شاعر پیک»، در مقالهای در روزنامه خلق نوشت یکی از شعرهایش که از مشاهده یک مغازهدار خسته و فرزندش الهام گرفته بود، بعدها در ایتالیا ترجمه و منتشر شد. او این دوره را «عصر طلایی ادبیات و هنر عامهپسند جدید» توصیف کرد؛ تعبیری که نشاندهنده گسترش داستانگویی از پایین به بالا و شکلگیری اعتماد فرهنگی بر پایه تجربههای واقعی است.
کیمیاگری اشیاء و اکوسیستمها
این اعتماد فرهنگی بهتدریج به یک اکوسیستم اقتصادی قدرتمند تبدیل شده است. سبک «شیک چینی» یا گوچائو دیگر صرفاً یک گرایش زیباییشناختی نیست، بلکه به محرکی برای مصرف بدل شده است. نمونهای روشن از این روند، آهنربای یخچالی الهامگرفته از تاج ققنوس ملکه در سلسله مینگ است که در مدت کمی بیش از یک سال بیش از ۲.۲۸ میلیون عدد فروش داشته و تا پایان ماه اوت، مجموعهای به ارزش ۲۰۰ میلیون یوان برای موزه ملی چین ایجاد کرده است.
این روند در صنایع مختلف گسترش یافته و میراث فرهنگی را به محصولات معاصر پیوند زده است. در نتیجه، مجموعهای از برندهای چینی در حوزه عطر، لوازم آرایشی، اکسسوری و جواهرات شکل گرفتهاند که نهتنها بازار داخلی را جذب کردهاند، بلکه بهتدریج رقیبی برای برندهای لوکس غربی محسوب میشوند. وانگ شیائوشیا معتقد است توسعه برندهای داخلی تنها زمانی پایدار خواهد بود که بر کیفیت بالا و ارزش افزوده تمرکز داشته باشند. همزمان، نمادهای فرهنگی جدیدی نیز در حال تولد و جهانی شدن هستند. «لبوبو»، شخصیت کارتونی با چهرهای خاص که توسط یک هنرمند هنگکنگی طراحی و توسط یک شرکت چینی عرضه شده، به پدیدهای جهانی در میان نسل زد تبدیل شده و حتی احتمال اقتباس سینمایی آن توسط یک استودیوی بزرگ آمریکایی مطرح شده است. به باور کارشناسان، این روند نشان میدهد که «ساخت چین» از یک پایگاه تولید صرف، به خالق ارزش مبتنی بر تخیل تبدیل شده است.
صادرات سیستماتیک
در سطح جهانی، این اعتماد فرهنگی به شکل تازهای بروز یافته است. چین بهتدریج از صادرات محصولات منفرد عبور کرده و به سمت آنچه «صادرات خوشهای» نامیده میشود حرکت میکند. نمونه بارز آن، سهگانه دیجیتال شامل رمانهای اینترنتی، بازیهای آنلاین و سریالهای اینترنتی است که یکدیگر را تقویت میکنند. رمانهای آنلاین از جنوب شرق آسیا تا آمریکای شمالی مخاطب یافتهاند، سریالهای اینترنتی به سرعت در خارج از کشور گسترش پیدا کردهاند و بازیهایی مانند «افسانه سیاه؛ ووکونگ» به موفقیتهای جهانی دست یافتهاند.
این اکوسیستم دیجیتال با پلتفرمهای جهانی چینی تقویت شده و امکان انتشار فرهنگی طبیعی و همتامحور را فراهم کرده است. به باور تحلیلگران، چین تدریجا از مقایسه مضطربانه خود با معیارهای خارجی فاصله گرفته و زبان تازهای از خلاقیت و اعتماد فرهنگی را شکل داده است. نشانههای این تحول را میتوان در رکوردهای گیشه، فروش بالای محصولات فرهنگی، محبوبیت درامهای اینترنتی و حتی انتخاب آرام یک محصول ساخت داخل از سوی مصرفکنندگان مشاهده کرد.

