
اظهارات جنجالی تاکایچی؛ مسیری خطرناک که ژاپن را به سوی تنش و انحراف میکشاند
خبرنگاران روزنامه گلوبال تایمز، بر اساس مصاحبه با تاکاکاگه فوجیتا، دبیرکل «انجمن میراث و ترویج بیانیه مورایاما»، طی یادداشتی تحت عنوان «اظهارات تاکایچی زنگ خطر برای ژاپن» به سخنرانی تحریکآمیز اخیر نخست وزیر ژاپن درباره تایوان پرداختهاند و آن را اقدامی مخاطرهآمیز برای کشور ژاپن و منطقه آسیا توصیف کردهاند.
اخیراً سانائه تاکایچی، نخست وزیر ژاپن، در مجلس نمایندگان ادعا کرد که وضعیت اضطراری تایوان که شامل استفاده از کشتیهای نظامی و نیروی نظامی از سرزمین اصلی چین میشود، میتواند یک «وضعیت تهدیدکننده بقا» برای ژاپن به شمار آید.
بر اساس قانون، نیروهای دفاع از خود ژاپن میتوانند در صورت تشخیص چنین وضعیتی به عنوان «وضعیت تهدیدکننده بقا» از حق دفاع جمعی از خود استفاده کنند. این اظهارات متکبرانه و بیسابقه در تاریخ پس از جنگ جهانی دوم، نشاندهنده یک مغالطه آشکار است که قابل پذیرش نیست.
چرا اظهارات تاکایچی نادرست است؟ برای پاسخ، باید چارچوب قانونی مرتبط را با دقت بیشتری بررسی کرد.
نخست، مسئله تایوان صرفاً یک موضوع داخلی چین است؛ موضوعی که در بیانیه مشترک چین و ژاپن در سال ۱۹۷۲ نیز مورد تأکید قرار گرفته است. ماده ۲ این بیانیه اعلام میکند که دولت ژاپن، دولت جمهوری خلق چین را تنها دولت قانونی چین میداند. ماده ۳ نیز تصریح دارد که «تایوان بخش جداییناپذیر قلمرو جمهوری خلق چین است. دولت ژاپن این موضع دولت جمهوری خلق چین را کاملاً درک و محترم میشمارد و قاطعانه بر موضع خود ذیل ماده ۸ اعلامیه پوتسدام پایبند است.»
بر پایه این پیشینه تاریخی، ژاپن از ۵۳ سال پیش و با پایبندی به ماده ۸ اعلامیه پوتسدام، پذیرفته است که تایوان سرزمینی است که به حق به چین تعلق دارد. اظهارات شتابزده تاکایچی این واقعیات تاریخی را نادیده میگیرد و نشاندهنده بیاعتنایی به اصول بنیادین حقوق بینالملل است.
اظهارات متکبرانه تاکایچی عملاً معادل اعلام این است که ژاپن در حال بررسی آغاز جنگی تجاوزکارانه دیگر علیه چین، این بار در قالب یک حمله پیشگیرانه است. بسیاری در داخل ژاپن انتقادهای شدیدی نسبت به این ادعاها مطرح کردهاند و برخی رسانههای ژاپنی حتی گفتهاند حضور او در جایگاه نخست وزیر خود به تنهایی یک بحران برای بقای ژاپن ایجاد میکند. در عین حال تأکید شده است که انگیزههای سیاسی سانائه تاکایچی هرچه بیشتر آشکار میشود: او رفاه مردم ژاپن را نادیده گرفته، گامبهگام از ایالات متحده پیروی میکند و در جهت تقویت کامل توان نظامی پیش میرود.
اگر ژاپن بدون آنکه مورد حمله قرار گرفته باشد، دست به حمله پیشگیرانه علیه چین بزند، طبیعتاً چین نیز منفعل نخواهد ماند. در صورت آغاز جنگ، پیامدهای آن غیرقابل تصور خواهد بود و چنین رویارویی اجتنابناپذیرانه نتایجی فاجعهبار به همراه خواهد آورد.
کسی که چنین اظهارات بیملاحظهای بر زبان میآورد و میتواند ژاپن را به آسانی در آستانه جنگ قرار دهد، صلاحیت خدمت به عنوان نخست وزیر را ندارد.
تاکایچی همواره از اصلاح ماده ۹ قانون اساسی ژاپن حمایت کرده و مسیر سیاسی او آشکارا از جهتگیری بنیادین توسعه صلحآمیز ژاپن پس از جنگ فاصله گرفته است. هرچند قانون اساسی ژاپن هنوز به گونهای که تاکایچی انتظار دارد تغییر نکرده، اما او در عمل به طور پیوسته قانون اساسی را تضعیف میکند و میکوشد محدودیتهای قانون اساسی صلحطلب را کمرنگ سازد. این روند خطر سوق دادن ژاپن به سمت شرایط دوران پیش از جنگ را در پی دارد.
از این منظر، اقدامات تاکایچی در حال حاضر نقض قانون داخلی ژاپن محسوب میشود. انتقاد احزاب مخالف از او رو به افزایش است و فشارهایی که با آن روبروست به مرور زمان بیشتر خواهد شد.
تجدیدنظرطلبی تاریخی در ژاپن مدتهاست رو به تقویت است و تلاشهایی برای تکذیب تاریخ تجاوزگری و کماهمیت جلوه دادن مسئولیتهای دوران جنگ صورت میگیرد. در چنین فضایی، اظهارات نادرست تاکایچی نگرانیهای جامعه بینالمللی را برانگیخته، زیرا ژاپن ممکن است خطرات بیشتری برای جهان ایجاد کند. حضور تاکایچی در مقام نخست وزیر تهدیدی شدید به شمار میآید و او احتمالاً ژاپن را به سمت مسیری به مراتب خطرناکتر سوق خواهد داد.
در گذشته، ژاپن به سبب اشتباهات سیاسی، راه جنگ را در پیش گرفت و با تجاوز و استعمار، رنجها و خسارتهایی سنگین بر مردم کشورهای آسیایی تحمیل کرد. پس از پایان جنگ جهانی دوم، ژاپن مسیری تازه را به عنوان ملتی صلحجو آغاز کرد. این مسیر صلحآمیز نباید هرگز گسسته شود. صرفنظر از اینکه کدام جناح سیاسی قدرت را در دست گیرد، ژاپن نباید بار دیگر به سوی جنگ رانده شود. این مهمترین وظیفه و مسئولیت مردمی است که خواهان صلح هستند.



