پیام استاد استادان، محمدعلی موحد به همایش بزرگداشت میرزا محبعلی‌خان ناظم‌الملک مرندی یکانلو

قریب یکصد و سه سال، همچنان هوش و حافظه جوان و درخشان. نیک به یاد داشت که چندسال پیش مقدمه‌ای بر کتاب «حقوق ملل» میرزا محبعلی‌خان نوشته، یاد داشت که کتاب «غوغای تبریز» را چاپ کردیم و برایش هدیه بردم و از خصوصیات کتاب برایش گفتم. چه موهبتی و چه سعادتی که خداوند مرحمت فرموده به این ولی‌نعمت روزگار ما که رسم معلمی را پاس می‌دارد و همچنان از روی لطف تشویق می‌کند.

دوست داشت به هر قیمتی که هست، برای شرکت در این همایش به موطن خود تبریز سفر کند، جایی که مدرسۀ «صفای امید» را بنیان نهاده و هر از گاهی به آن سر می‌زند و با دانش‌آموزان مدرسه گفت‌وگو می‌کند. عجب گنجینه‌ای است این رادمرد فرهنگ ایران! این شمس‌شناسِ مثنوی‌پژوهِ حقوق‌دانِ ادیبِ شاعر. چه خوش اقبالیم ما ایرانیان به وجود ذی‌جود او که خداوند بر ما ارزانی داشته! چه نیک‌بختیم که این همایش ملی بزرگ با سخنان گوهربار ایشان افتتاح می‌شود.
برای دلپذیری مجال و رفع کدورت و ملال و بهبود اوضاع و احوال، که در این شش‌ماه خدا داند چه رنج‌ها متحمل شدیم و از بی‌مهری‌ها بی‌بهره نبودیم، لذا با ذوق‌زدگی، مقدمۀ پیام ایشان را تقدیم می‌کنم و شکل کامل پیام تصویری ایشان در روز چهارشنبه پس از افتتاح، به سمع و نظر دوستدارانش خواهد رسید.

«دوست عزیزم آقای دکتر ایرانی مژدۀ برگزاری این همایش را به من دادند. متأسفم که حضور فیزیکی در اینجا نصیبم نبود. به ناچار از این راه دور سلام و درود می‍فرستم به همۀ دوستان عزیز و استادان نامدار که در این همایش شرف حضور دارند. چقدر دوست داشتم که می‌توانستم در جمع ایشان باشم. چه کنم که واقعیات حیات، راه بر آرزو بسته است و ایّام پیری، روزگار حسرت است، حسرت آنچه دل می‌خواهد و جسم فرسودۀ نزار، توان موافقت و همراهی ندارد…»

دیر زیاد آن خداوندگار ادب

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا