کریستین عرب: چین در همکاریهای جنوب-جنوب و ترویج توانمندسازی زنان نقش پیشرو دارد
در سیامین سالگرد کنفرانس جهانی زنان پکن، چین بار دیگر میزبان اجلاس جهانی زنان بود. کریستین عرب، مدیر منطقهای زنان سازمان ملل برای آسیا و اقیانوسیه، در مصاحبهای اختصاصی با رادیو و تلویزیون مرکزی چین، میزبانی اجلاس جهانی زنان از سوی چین را نشانه تعهد این کشور به برابری جنسیتی و توسعه زنان دانست.
وی با اشاره به گذشت ۳۰ سال از کنفرانس جهانی زنان پکن گفت این رویداد فرصتی است برای بررسی راههای تسریع توسعه پایدار و تبادل تجربه میان کشورها. عرب تأکید کرد که با وجود پیشرفتهای قابل توجه در قوانین، آموزش و مقابله با خشونت علیه زنان، هنوز در بسیاری از کشورها تبعیض و کلیشههای جنسیتی پابرجاست.
به گفته این مقام سازمان ملل، چین در همکاریهای جنوب-جنوب و ترویج توانمندسازی زنان نقش پیشرو دارد و الگوی موفقی برای سایر کشورها به شمار میرود. عرب خاطرنشان کرد که تنها پنج سال تا تحقق اهداف ۲۰۳۰ باقی مانده و دولتها باید با جدیت بیشتری تضمین کنند که زنان و مردان از فرصتهای برابر در آموزش و اشتغال برخوردار باشند.
گزیدهای از این گفتوگو در ادامه آمده است:
خبرنگار: به نظر شما اهمیت این اجلاس جهانی زنان چیست؟
عرب: فکر میکنم لحظهای هیجانانگیز است. دولت چین میزبانی چنین رویداد بزرگی را بر عهده گرفته و رهبران سراسر جهان را گرد هم آورده تا درباره موضوعی کلیدی یعنی برابری جنسیتی بحث و تبادلنظر کنند. ۳۰ سال از برگزاری چهارمین کنفرانس جهانی زنان در پکن در سال ۱۹۹۵ میگذرد. رئیسجمهور چین نیز در مراسم افتتاحیه حضور یافت و سخنرانی کرد، که نشاندهنده توجه ویژه دولت چین به این موضوع است. این اجلاس تنها به مسائل زنان محدود نمیشود، بلکه درباره چگونگی تسریع توسعه و پیشرفت جوامع و ملتهاست. با توجه به اینکه تنها پنج سال تا تحقق اهداف دستور کار ۲۰۳۰ برای توسعه پایدار باقی مانده، پیشرفت جهانی در حوزه برابری جنسیتی از مسیر خود منحرف شده است. بنابراین، این زمان بسیار مناسبی است تا دولت چین با میزبانی این اجلاس، رهبران جهان را به بحث درباره اقدامات مؤثر، تبادل تجربیات موفق و یادگیری از رویکردهای یکدیگر برای رفع شکافها دعوت کند. شخصاً از حضور در این رویداد احساس هیجان و افتخار میکنم.
خبرنگار: چین همواره از مدافعان جدی آرمانهای زنان در سطح جهانی بوده است. سهم چین در ارتقای وضعیت زنان در سطح جهانی را چگونه ارزیابی میکنید؟
عرب: در دهه گذشته، چین به طور مستمر سرمایهگذاری خود را در زمینه همکاری جنوب-جنوب افزایش داده و با تمرکز بر ارتقای برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان، به ترویج تبادل دانش، نوآوری و حمایت اجتماعی پرداخته است. تأکید دولت چین بر همکاری جنوب-جنوب نشاندهنده نگاهی راهبردی و آیندهنگر است. این رویکرد، که بر اشتراکگذاری تجربهها و بررسی مشترک چالشها استوار است، اهمیت زیادی دارد. در دهه گذشته، چین به عنوان یکی از شرکای کلیدی بسیاری از کشورهای جهان، همواره موضوعات مربوط به زنان و برابری جنسیتی را در اولویت همکاریهای خود قرار داده است. ما در سراسر جهان شرکای توسعهای متعددی داریم، اما تنها شمار اندکی از آنها برابری جنسیتی را در صدر برنامههای خود قرار داده و آن را در چارچوب همکاریهایشان با دولتها، سازمان ملل متحد، نهادهای بینالمللی و سازمانهای مردمی ادغام کردهاند. چین یکی از این معدود کشورهاست. ما امیدواریم این رویکرد تقویت و گسترش یابد. چین مجموعه گستردهای از شرکا در سراسر جهان دارد که میتوانند الگو و منبع الهام برای دیگران باشند.
خبرنگار: برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان از ارکان اساسی دستور کار توسعه پایدار سازمان ملل متحد تا سال ۲۰۳۰ است. شما نیز اشاره کردید که تنها پنج سال تا دستیابی به این هدف باقی مانده و پیشرفتها کمتر از انتظار بوده است. دلایل این موضوع چیست و چالشهای اصلی در مسیر تحقق آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
عرب: با بررسی گزارشهای ملی ارائهشده از سوی دولتها در سراسر جهان مشاهده میشود که اگرچه در سه دهه گذشته پیشرفتها و دستاوردهای قابل توجهی حاصل شده، بیش از ۲۴ درصد از کشورها از عقبگرد در حوزه حقوق زنان خبر دادهاند. اگر به مسیر پیشرفت نگاه کنیم، در بسیاری از زمینهها به موفقیتهای قابل توجهی دست یافتهایم:
اول، قوانین بسیاری برای جلوگیری از تبعیضهای حقوقی علیه زنان اصلاح و بهبود یافته است.
دوم، کشورهای زیادی گامهای مؤثری در تصویب قوانین مقابله با خشونت علیه زنان و دختران برداشتهاند.
سوم، در حوزه خدمات آموزشی، برابری جنسیتی در همه سطوح بهطور چشمگیری بهبود یافته است.
چین در این زمینهها پیشرفتهای برجستهای داشته و در ارتقای برابری جنسیتی در علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات (STEM)، که حوزهای حیاتی برای توسعه متوازن به شمار میرود، پیشگام بوده است. با این حال، تبعیض، حتی در اشکال پنهان آن، همچنان در نظامهای مختلف از جوامع تا مدارس و محیطهای کاری وجود دارد. هنگامی که به دنبال افزایش نرخ اشتغال زنان هستیم، این ساختارها غالباً بر پایه پیشفرضها و کلیشههای دیرینه عمل میکنند؛ پدیدهای که در سراسر جهان مشاهده میشود. چنین نظامهایی، به جای آنکه بر اساس نیاز واقعی بازار و جامعه شکل بگیرند، به صورت ذهنی تعیین میکنند چه مشاغلی برای زنان مناسب است و زنان چه جایگاههایی را باید بپذیرند. بنابراین، اگر دولتها مسائل جنسیتی را به طور جدی در سیاستگذاریها لحاظ کنند، میتوانند تضمین نمایند که زنان و مردان از فرصتهای برابر در آموزش و اشتغال برخوردار باشند و در نتیجه، پیشرفتی قابل توجه در مسیر کاهش فقر حاصل شود.