تغییر ژرف منطق راهبردی چین در قبال آمریکا؛ از دفاع محتاطانه تا تهاجم حساب‌شده

مجله «Think China» چاپ سنگاپور در تاریخ ۱۳ اکتبر (۲۱ مهر) مقاله‌ای با عنوان «یک بازی جدید؛ چین راهبرد خود را در قبال آمریکا بازنویسی می‌کند» منتشر کرد. در این مقاله آمده است که هفته نخست اکتبر دو تصویر کاملاً متفاوت از دو اقتصاد بزرگ جهان ترسیم کرد. در چین، تعطیلات روز ملی فضایی شاد و آرام و سرشار از اعتماد به نفس ایجاد کرده بود، در حالی که در آن سوی اقیانوس آرام، ایالات متحده به‌دلیل تعطیلی دولت فدرال ناشی از بن‌بست حزبی دچار فلج سیاسی شده بود.

این نخستین بار بود که دو قدرت بزرگ جهانی در یک بازه زمانی به‌طور هم‌زمان وارد دوره‌ای از «مکث» شدند؛ یکی داوطلبانه و دیگری به اجبار. این همزمانی معنای عمیق‌تری داشت: رقابت راهبردی میان چین و ایالات متحده وارد مرحله تازه‌ای شده است. رویکرد چین در برابر ایالات متحده از حالت محتاطانه و تدافعی به رویکردی متعادل و چندوجهی در حال تغییر است.

در ماه‌های گذشته، مقامات ارشد اقتصادی و تجاری دو کشور چندین دور مذاکره برگزار کرده‌اند. بسیاری از ناظران این گفت‌وگوها را نشانه‌ای مثبت از ثبات نسبی در روابط دوجانبه دانستند. با این حال، این خوش‌بینی پس از تعطیلات هفته طلایی به سرعت رنگ باخت؛ ایالات متحده اعلام کرد که تعرفه ۱۰۰ درصدی بر واردات چین اعمال خواهد کرد و در واکنش، پکن نیز مجموعه‌ای از اقدامات متقابل را اعلام نمود.

زمانی که واشنگتن در سال ۲۰۱۸ جنگ تجاری را آغاز کرد، چین به سرعت ولی عمدتاً با رویکردی تدافعی پاسخ داد و هدف اصلی‌اش کاستن از خسارات و جلوگیری از تشدید تنش‌ها بود. اما تا سال ۲۰۲۵، وضعیت کاملاً متفاوت شده است. آمریکا دامنه و شدت تعرفه‌ها را گسترش داده، ولی این بار پکن آمادگی و ابزارهای بیشتری در اختیار دارد.

مهار چین به سیاستی دوحزبی و نهادینه در ایالات متحده تبدیل شده است. در برابر این روند، چین مجموعه‌ای از تمهیدات راهبردی را به کار گرفته است: نخست، تعویق در اجرای تعرفه‌های جدید از طریق مذاکره به‌منظور خرید زمان برای بهبود اقتصاد داخلی و ارتقای صنعتی؛ دوم، تسریع در خودکفایی فناورانه در حوزه‌های کلیدی مانند نیمه‌رساناها و هوش مصنوعی برای کاهش تدریجی وابستگی به فناوری آمریکایی؛ و در نهایت، تثبیت جایگاه مسلط خود در صنایع حیاتی زنجیره تأمین جهانی همچون عناصر خاکی کمیاب و فتوولتائیک، به‌منظور افزایش نفوذ و ایجاد مکانیسمی بازدارنده در برابر فشارهای واشنگتن. بدین ترتیب، چین اکنون نسبت به دهه گذشته از ابتکار عمل و فضای مانور بسیار بیشتری برخوردار است.

در بیش از دو دهه گذشته، پکن ترجیح می‌داد از طریق صبر و خویشتنداری، فضای راهبردی خود را گسترش دهد. اما پس از سال‌ها محاصره تکنولوژیک و ژئوپلیتیکی، اکنون به این باور رسیده که مصالحه صرف، نه احترام به همراه می‌آورد و نه امنیت ملی را تضمین می‌کند. تنها رویکردی که ترکیبی از تهاجم و دفاع را در برگیرد، می‌تواند ابتکار عمل و اعتبار کشور را حفظ کند.

چند عامل کلیدی این تغییر جهت را توضیح می‌دهد. نخست، موازنه قدرت بین‌المللی در حال تجربه تغییراتی ظریف اما پیوسته است و پکن احساس می‌کند در برابر خود «پنجره فرصت» مطلوبی می‌بیند. دوم، دگرگونی‌های محیط ژئوپلیتیکی، چین را واداشته تا زودتر و قاطعانه‌تر وارد عمل شود. در نهایت، پایگاه حمایت بین‌المللی چین در حال گسترش است. ظهور کشورهای جنوب جهانی، به‌ویژه مجموعه بریکس و سایر اقتصادهای نوظهور، فضای دیپلماتیک چین را وسیع‌تر کرده و حمایت اخلاقی بیشتری فراهم آورده است.

در همین حال، ایالات متحده با قطب‌بندی سیاسی، شکاف حزبی و نااطمینانی اقتصادی دست‌وپنجه نرم می‌کند. از دید پکن، اکنون زمانی مناسب برای «تلاش از مسیر صلح» فرا رسیده است؛ یعنی از طریق اقدامات قاطع نشان دهد که هزینه‌های فشار مداوم آمریکا، برای هر دو طرف بیشتر از هزینه مصالحه خواهد بود.

این راهبرد موسوم به «استفاده از درگیری برای بازگرداندن تعادل» به معنای تشدید رویارویی نیست، بلکه هدف آن بازنویسی قواعد تعامل میان دو کشور است. چین می‌کوشد برابری را در روابط خود با ایالات متحده بازگرداند، از امنیت ملی و حاکمیت فناورانه خود حفاظت کند و محیطی باثبات‌تر برای توسعه اقتصادی بلندمدت ایجاد نماید. از این رو، اقدامات اخیر پکن را نباید واکنش احساسی دانست، بلکه باید آن را ضدحمله‌ای حساب‌شده، منطقی و راهبردی ارزیابی کرد.

این تغییر جهت، بیانگر دگرگونی عمیقی در منطق راهبردی چین نسبت به ایالات متحده است. در گذشته، چین با خویشتنداری قدرت خود را افزایش می‌داد؛ اکنون با قاطعیتی سنجیده به دنبال ایجاد تعادل است. چشم‌انداز رقابت میان دو کشور به مرحله‌ای پیچیده‌تر وارد شده است که محور آن ابتکار عمل، نفوذ و مشروعیت است. در این چارچوب، سیاست چین در قبال آمریکا دیگر به دفاع محتاطانه محدود نمی‌شود، بلکه وارد مرحله تازه‌ای از ترکیب تهاجم و دفاع و حفظ صلح از مسیر قدرت شده است

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا