سازش بی‌قید و شرط فقط خودمختاری راهبردی اتحادیه اروپا را تضعیف می‌کند

دستور اجرایی دولت ایالات متحده درباره تعرفه‌ها، از جمله الزام اتحادیه اروپا به پرداخت تعرفه ۱۵ درصدی، در ۷ آگوست (۱۶ مرداد) اجرایی شد. با این حال، تعرفه‌های بخشی بر فولاد، آلومینیوم و مس بدون تغییر باقی ماند و اتحادیه اروپا همچنان باید ۵۰ درصد پرداخت کند. همزمان، طبق توافق‌نامه چارچوب تجاری میان ایالات متحده و اتحادیه اروپا، بروکسل متعهد شد که تعرفه‌های متعدد بر کالاهای آمریکایی، از جمله تمام تعرفه‌های محصولات صنعتی با منشاء ایالات متحده را حذف کند. طی سه سال آینده، اتحادیه اروپا همچنین باید ۷۵۰ میلیارد دلار محصولات انرژی آمریکا را خریداری کند، ۶۰۰ میلیارد دلار دیگر در اقتصاد آمریکا سرمایه‌گذاری کند، مقادیر زیادی تجهیزات نظامی آمریکایی بخرد و موانع غیرتعرفه‌ای مؤثر بر صادرات صنعتی و کشاورزی ایالات متحده را برطرف سازد.

اتحادیه اروپا، متشکل از ۲۷ کشور و یکی از بزرگ‌ترین بازارهای واحد جهان، در برابر قلدری تعرفه‌ای یکجانبه واشنگتن، مانند یک غول تنبل عمل کرده است. کمیسیون اروپا که تحت فشار انتقادات قرار داشت، تنها ۷۲ ساعت بعد از اعلام خبر توضیح داد که این توافق «از نظر حقوقی الزام‌آور نیست» و صرفاً یک «توافق سیاسی» است. اما این توجیه در برابر آمریکا بی‌اثر بود، زیرا واشنگتن آشکارا هشدار داد که اگر اتحادیه اروپا از توافق خارج شود، با تعرفه ۳۵ درصدی مواجه خواهد شد. تاکنون به نظر می‌رسد که تاکتیک «فشار حداکثری» آمریکا موفق بوده است.

در مذاکرات تجاری، بازدارندگی زمانی معنا دارد که طرف مقابل باور کند هزینه تلافی بسیار بالاست. اتحادیه اروپا هرچند در داخل به تدوین اقدامات متقابل پرداخت، اما واکنش آن هرگز فراتر از هشدارهای شفاهی نرفت. این سیاست «اسلحه را بالا بردن اما شلیک نکردن» و «حرف زدن بدون اقدام» شاید این تصور را در واشنگتن تقویت کرده که اتحادیه اروپا یا «گلوله‌ای ندارد» یا اراده استفاده از آن را ندارد. نتیجه طبیعی چنین رویکردی، امتیازدهی در میز مذاکره است. در ۴ آگوست (۱۳ مرداد)، اتحادیه اروپا اعلام کرد که دو اقدام تعرفه‌ای تلافی‌جویانه علیه آمریکا را برای ۶ ماه مطابق توافق‌نامه به حالت تعلیق درمی‌آورد؛ امتیاز داوطلبانه‌ای که موقعیت آن را ضعیف‌تر کرد.

چالش فوری بروکسل این است که چگونه میان روابط فراآتلانتیکی و منافع اصلی خود تعادل برقرار کند، چگونه در رقابت شدید جهانی، خودمختاری و انسجامش را حفظ کند و چگونه «خودمختاری راهبردی» را از شعار به عمل برساند. بروکسل باید بداند که سازش‌های کوتاه‌نگرانه و قربانی کردن منافع خود در برابر ترحم دیگران، نه امنیتش را تضمین می‌کند و نه احترام بین‌المللی را به همراه دارد؛ بلکه تنها آن را بیش‌ازپیش منزوی می‌سازد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا