اقتصاد کم‌ارتفاع چین؛ مرز بعدی در نوآوری جهانی

در جهانی که روز به ‌روز بیشتر تحت تاثیر فناوری و نوآوری قرار می‌گیرد، دیگر آسمان حد و مرزی محسوب نمی‌شود؛ به‌ویژه برای چین. در طول یک دهه گذشته، چین به‌ شکلی آرام ولی مصمم، زیرساخت‌های لازم برای آنچه اکنون از آن با عنوان «اقتصاد کم‌ارتفاع» یاد می‌شود، فراهم کرده است. این حوزه نوظهور، پهپادها، ماشین‌های پرنده، وسایل نقلیه هوایی بدون سرنشین (UAV) و راه‌حل‌های حمل‌ و نقل هوایی کوتاه‌برد را با جریان اصلی اقتصاد ادغام می‌کند.

در شرایطی که دیگر کشورها با نوعی خوش‌بینی محتاطانه این روند را دنبال می‌کنند، چین نه‌تنها در این عرصه فعال است بلکه رهبری آن را نیز برعهده دارد.

اقتصاد کم‌ارتفاع به فعالیت‌های اقتصادی در حریم هوایی پایین (معمولا زیر هزار متر) اشاره دارد و شامل طیفی از صنایع همچون لجستیک پهپادی، گردشگری هوایی، حمل‌ و نقل هوایی شهری و امدادرسانی اضطراری می‌شود. این بخش، با ترکیب هوانوردی، زیرساخت‌های دیجیتال، هوش مصنوعی و انرژی پاک در یک اکوسیستم واحد، ظرفیت گسترده‌ای دارد. طبق اعلام وزارت صنایع و فناوری اطلاعات چین، ارزش این اقتصاد می‌تواند تا سال ۲۰۳۰ از ۱ تریلیون یوان (۱۴۰ میلیارد دلار) فراتر برود.

آنچه چین را در این حوزه برجسته می‌کند، فقط توانایی فناورانه‌اش نیست، بلکه انسجام سیاست‌گذاری‌های آن نیز هست. برخلاف بسیاری از کشورهای غربی که حریم هوایی به‌ شدت محدود و بین نهادهای نظامی و غیرنظامی تقسیم شده، چین فرآیند آزادسازی و تنظیم ساختارمند این فضا را آغاز کرده است، به‌ویژه در مناطق آزمایشی مانند شن‌جن، گوانگ‌جو و استان هونان. این نگاه آینده‌نگرانه در حوزه مقررات، بستری حاصل‌خیز برای نوآوری فراهم کرده و بازیگران داخلی و بین‌المللی را جذب می‌کند.

این روند یک پروژه صرفا ملی‌گرایانه نیست، بلکه پیامدهای جهانی چشمگیری دارد. نخست، اقتصاد کم‌ارتفاع نگاهی به آینده حمل ‌و نقل پایدار شهری ارائه می‌دهد. با شلوغ‌تر و آلوده‌تر شدن شهرها، سیستم‌های حمل ‌و نقل زمینی سنتی دیگر پاسخگو نیستند.

وسایل نقلیه هوایی برقی با توانایی برخاست و فرود عمودی، پهپادها و تاکسی‌های خودران هوایی می‌توانند به ‌شکلی قابل توجه از بار ترافیکی جاده‌ها بکاهند، ردپای کربن را کاهش دهند و خدمات تحویل نهایی را در مناطق شهری و روستایی بهبود ببخشند. کشورهایی که با چالش‌های مشابه روبرو هستند، نظیر هند، برزیل، کنیا و حتی برخی نواحی ایالات متحده، می‌توانند با اتخاذ این مدل‌ها یا همکاری با چین، بهره‌مند شوند.

دوم، رهبری چین در این بخش، الگویی برای همکاری بین‌المللی ایجاد کرده است. به‌جای اختراع دوباره ابزارها، کشورها می‌توانند به زنجیره ارزش در حال تکامل چین متصل شوند؛ چه در زمینه تامین قطعات پهپاد، چه الگوبرداری از چارچوب‌های نظارتی چین، یا از طریق تشکیل سرمایه‌گذاری‌های مشترک با استارتاپ‌های هوانوردی این کشور. به‌عنوان نمونه، چند کشور آفریقایی هم‌اکنون از پهپادهای چینی برای سم‌پاشی در کشاورزی، پایش حیات‌وحش و حتی ارسال تجهیزات پزشکی به مناطق دورافتاده استفاده می‌کنند.

سوم، این صنعت عرصه‌ای تازه برای داده‌ها، زیرساخت‌های دیجیتال و شهرهای هوشمند گشوده است. ادغام پهپادها در زندگی روزمره نیازمند سامانه‌های پیشرفته‌ای برای مدیریت ترافیک هوایی، هماهنگی مبتنی بر هوش مصنوعی، امنیت سایبری و تحلیل داده‌هاست.

در این زمینه، فرصت‌هایی گسترده برای تحقیقات فرامرزی، تبادل نیروی انسانی و تدوین مشترک استانداردهای جهانی وجود دارد. شرکت‌های فناوری، مراکز پژوهشی و دولت‌های غربی باید چین را نه یک رقیب، بلکه شریک ضروری در ساختن اکوسیستمی امن، سازگار و اخلاق‌محور در حوزه کم‌ارتفاع بدانند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا