گفتوگوی چین-آمریکا در لندن؛ فرصتی برای همکاری بهجای رویارویی
در وضعیت کنونی جهان زنجیرههای تامین همچنان شکنندهاند، فشارهای تورمی پابرجا ماندهاند و رشد اقتصاد جهانی با کندی روبروست. در این شرایط گفتوگوهای چین-ایالات متحده در لندن فقط موضوعی دوجانبه نیست، بلکه تلاشی برای بازگرداندن اعتماد به اقتصاد جهانی است؛ که بدون همکاری مشترک واشنگتن و پکن در معرض خطر فروپاشی قرار دارد.
انعطافپذیری اقتصاد کشورها دیگر تنها با شاخص تولید ناخالص داخلی (GDP) سنجیده نمیشود، بلکه به استحکام ساختاری و توانایی سیاستگذاری وابسته است. در آمریکا، چالشهای اساسی هر روز آشکارتر میشوند. «کتاب بژ» که اخیر توسط بانک مرکزی ایالات متحده (فدرال رزور) تحت عنوان «خلاصهای از شرایط اقتصادی جاری» منتشر شده، به نگرانیهای فزاینده کسبوکارها درباره غیرقابلپیشبینی بودن سیاستها اشاره کرده؛ نگرانیهایی که به بالاترین حد از آغاز همهگیری کرونا رسیده است.
«سازمان همکاری و توسعه اقتصادی» (OECD) پیشبینی رشد اقتصادی ایالات متحده برای سال جاری میلادی را از ۲.۲ درصد به ۱.۶ درصد کاهش داده که این تنها یک رکود موقتی نیست، بلکه نشانهای از کاهش پویایی ساختاری این کشور است.
برآورد میشود که سهم تولید در اقتصاد ایالات متحده اکنون به حدود ۸.۴ درصد رسیده، در حالی که این رقم در میانه قرن بیستم حدود ۲۸ درصد بود. این کاهش بلندمدت، زنجیرههای تامین داخلی را تضعیف کرده و عمق راهبردی را در حوزههای کلیدی کاهش داده است.
در مقابل، چین با اتخاذ رویکردی چندبعدی، توانسته در مواجهه با پیچیدگیها، راهبردی کارآمد در پیش بگیرد. سیاستهای آن – با تمرکز بر گشایش نهادی و اصلاحات ساختاری – ثبات نسبی را به چشمانداز جهانی تزریق کرده است. اقداماتی نظیر سازوکار پویا برای تنظیم سهمیه تعرفهای و گسترش سیستم پرداخت بینبانکی فرامرزی برای تسهیل معاملات ارز یوان، به شرکتهای چینی امکان دادهاند مقابل ریسکهای خارجی مقاومت کنند.
آنچه بیش از همه اهمیت دارد، تکیه چین بر مدل رشد ترکیبی است که عامل اصلی انعطافپذیری اقتصادی این کشور به شمار میرود. چین با ظرفیت تولیدی منحصر بهفرد – شامل ۴۱ دسته اصلی و بیش از ۶۰۰ دسته فرعی – و عبور فروش خردهفروشی از ۴ تریلیون یوان طی سه نخست سال ۲۰۲۵، توانایی کمیاب و منحصر بهفردی در فعالسازی چرخههای اقتصادی داخلی و خارجی دارد. پلتفرمهایی مانند مناطق آزمایشی تجارت الکترونیک فرامرزی و توافقنامههایی نظیر «مشارکت اقتصادی جامع منطقهای» (RCEP) نیز به تقویت این انعطافپذیری کمک کردهاند.
بازگشت گفتوگوی منسجم، جدایی مهم از گفتمان «جداسازی» سالهای گذشته به حساب میآید. در هر دو طرف، این درک به شکلی فزاینده شکل گرفته که قطع روابط اقتصادی با پیامدهای سنگین و نظاممند همراه خواهد بود.
در این گفتوگوها، موضوع مورد بحث فقط کاهش تعرفهها یا معافیت محصولات خاص نیست. مسئله اصلی، ظرفیت دو قدرت اقتصادی بزرگ برای ایفای نقش تثبیتکننده به جای مختلکننده است. حتی پیشرفتهای محدود – مانند کاهش هدفمند تعرفهها یا تمدید توافقهای خرید محصولات کشاورزی – میتواند اثرات مثبت فوری ایجاد کند.
در نهایت، هیچ کشوری نمیتواند رفاه پایدار را در انزوا رقم بزند. گفتوگوی لندن، فرصتی به موقع است تا نه همه مسائل را به یکباره حل کند، بلکه نشان دهد حتی در دوران بیثباتی نیز همکاری ممکن و ضروری است. با چنین رویکردی، چین و آمریکا میتوانند مسیر همزیستی راهبردی، تعامل عملگرایانه و مسئولیت مشترک در جهانی ناآرام را ترسیم کنند