لزوم اعلام تعهد مجدد جهان به صلح و عدالت
هشتاد سال پیش، با پیروزی بر فاشیسم در جنگ جهانی دوم، بشریت از یک فاجعه بزرگ نجات پیدا کرد و پایه و اساس یک نظام بینالمللی با محوریت سازمان ملل و نظم جهانی مبتنی بر قوانین بینالمللی بنا نهاده شد. تاریخ به جهانیان یادآوری میکند که صلح هرگز یک امر مسلم و بدیهی نیست و همه ملتها باید با تمام توان از آن محافظت کنند.
امروز، نظم بینالمللی شکل گرفته پس از جنگ جهانی دوم که پایه و اساس چندین دهه صلح و ثبات در جهان بوده، با تهدیدات بیسابقه روبرو شده است. طرز فکر خطرناک دست یافتن به قدرت از طریق اجبار، منزوی کردن و رویارویی که در گذشته جهان دچار درگیری و آشوب میکرد، اکنون با ظاهری جدید دوباره پدیدار شده است.
به طور خاص، استفاده مکرر از اقدامات قهری مانند استفاده از تجارت آزاد به عنوان سلاح و سوءاستفاده از ابزارهای قانونی فراسرزمینی، نشاندهنده بیتوجهی فزاینده به اصول قوانین بینالمللی است و چنین رفتارهایی، اساس صلح و توسعه جهانی را تهدید میکند.
در این لحظه حساس تاریخی، تلاش برای حفاظت از نظم بینالمللی شکل گرفته پس از جنگ جهانی دوم تنها یک انتخاب نیست، بلکه یک تعهد مشترک است. چندجانبهگرایی واقعی باید فراتر از شعارهای توخالی باشد و تعهد واقعی به گفتگوی فراگیر، همکاری عادلانه و در جهت تأمین منافع همه ملتها را در بر بگیرد.
چین قاطعانه از یک جهان چندقطبی و برقراری یک نظام عادلانهتر و منصفانهتر بر جهان حمایت میکند و مدتهاست که ضمن حمایت از برقراری احترام متقابل بین تمدنها و مخالفت با رویارویی بلوکی، خواستار اصلاح نظام حاکم در جهت دادن صدای قویتر به کشورهای در حال توسعه و اقتصادهای نوظهور و فراهم کردن شرایط مشارکت آنان در شکل دادن به قوانین جهانی بوده است. این رویکرد چین علاوه بر کمک به برقراری انصاف و عدالت بیشتر در جهان، برای ثبات و رفاه درازمدت جهان ضروری است.
همبستگی رو به رشد کشورهای جنوب جهانی یکی از امیدوارکنندهترین نیروها برای پیشرفت در دنیای نامطمئن امروز است. این کشورها با قرار گرفتن در کنار یکدیگر، میتوانند با تقویت ندای توسعه صلحآمیز و دفاع از حقوق مشروع خود، الگوی منسوخ مبتنی بر عدم توازن قدرت در تصمیمگیریهای جهانی را به چالش بکشند.