لزوم بازاندیشی اروپا در سطح تصمیم‌سازی؛ تجربه همکاری با چین، فرصتی برای توسعه پایدار

در میان وضعیت پیچیده و در حال تغییر بین‌المللی، موضع‌گیری اروپا و توسعه روابط چین و اروپا توجه فراوانی را به خود جلب کرده ‌است.

با این وجود، مجموعه‌ای از اقدامات و اظهارات اخیر طرف اروپایی گیج‌کننده بوده است. اول، خانم «کایا کالاس» نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور خارجی و سیاست امنیتی ادعا کرد اگر ایالات متحده و اروپا درگیر یک جنگ تجاری شوند، چین «گوشه‌ای می‌ایستد و می‌خندد».

به دنبال این اظهارنظر، «ماروش شفچوویچ» کمیسر امنیت تجاری و اقتصادی اروپا گفت اگر تولیدکنندگان خودروهای برقی و باتری‌های چین بخواهند در اتحادیه اروپا سرمایه گذاری کنند باید برای انتقال فناوری آماده باشند.

علاوه بر این، گزارش‌های اخیر حاکی از آن است که اتحادیه اروپا در حال تحقیق این موضوع است که «آیا چین یارانه‌های ناعادلانه‌ای برای کارخانه خودورهای برقی BYD در مجارستان ارائه کرده یا خیر.»

با نگاهی به ذهنیت اروپا طی چند سال اخیر، از درگیری روسیه-اوکراین گرفته تا بحران جاری در روابط فراآتلانتیک، اضطراب اروپا درباره آسیب‌پذیری خودش رشدی سریع داشته است.

در بسیاری از حوزه‌های سیاست‌گذاری یک گرایش روزافزون در قبال «امنیتی‌سازی فراگیر» وجود دارد. آنچه بیشتر خودنمایی می‌کند این است که برخی در اروپا به طور غریزی چین را مقصر می‌دانند. آنها عملا به ایجاد سیاستی به نام «ریسک‌زدایی» مقابل چین روی آورده‌اند و مجموعه‌ای از ابزارهای دیگر مانند «ابزارهای ضد‌اجبار» را طراحی کرده‌اند که تاثیری عمیق بر مناسبات اقتصادی میان و تجاری چین و اروپا گذاشته است.

اما واقعا چه کسی بزرگترین تهدید برای امنیت اقتصادی اروپا به شمار می‌آید؟ برخی مقامات اروپایی این توهم را دارند که خسارات ایجاد شده ناشی از کاهش روابط با چین می‌تواند از طریق دیگری جبران شود. فی‌الواقع، نه فقط جبران خسارت محقق نشده، بلکه اروپا با فشارهایی بیشتر از جانب همان گزینه‌های به‌اصطلاح جایگزین مواجه شده است.

این نسخه اشتباه نه فقط در پرداختن به مشکلات ساختاری اتحادیه اروپا ناکام مانده بلکه عملا کوته‌بینی و انفعال آن در حوزه رقابت جهانی را برجسته ساخته است. اروپا باید راهی برای غلبه بر اضطرابش بیابد نه اینکه در دام آن گرفتار شود یا به دلیل واکنش‌های شتاب‌زده در مخمصه بیافتد.

در واقع، صداهای تأمل و بازنگری بیشتری در اروپا درحال شکل‌گیری است. به عنوان مثال، رسانه‌ای بلژیکی اخیرا طی مقاله‌ای نوشت که چین در گذشته دانش فنی خودرویی خود را از طریق همکاری با شرکت‌های اروپایی به دست آورده و به نظر می‌رسد اروپا باید در زمینه باتری‌ها از این رویکرد الهام بگیرد و زمان آن فرا رسیده که با نگرشی فروتنانه به مسیر همکاری بازگردد.

بیشتر افراد حرفه‌ای عملگرا در جامعه تجاری اروپا، قدر فرصت‌های ناشی از همکاری با چین را می‌دانند. آنها امیدوار به تقویت هر چه بیشتر همکاری آینده‌نگرانه با چین در حوزه‌هایی مثل فناوری و انرژی‌های جدید هستند. این رویکردهای عملگرایانه باید در سطح تصمیم‌سازی اروپا انعکاس یابد.

در حالی که اکثر کشورهای اتحادیه اروپا قطع روابط با محصولات چینی را عملا غیرممکن می‌دانند، آن دسته از کشورهای اروپایی که همکاری‌های خود را با چین گسترش داده‌اند، از مزایای این همکاری بهره‌مند شده‌اند.

به عنوان مثال، «چری اتومبیل» چین و «اِبرو-ای‌وی موتورز» اسپانیا یک شرکت سرمایه گذاری مشترک در «بارسلون» تاسیس و بیش از هزار شغل محلی ایجاد کرده‌اند. پس از آنکه CATL شرکت مطرح چینی تولیدکننده باتری کارخانه‌هایی را در آلمان و مجارستان راه اندازی کرد، با شرکت خودروسازی چندملیتی «استلانتیس» برای یک کارخانه بزرگ تولید باتری‌های فسفات آهن لیتیوم در اسپانیا شراکت کرد تا خودروهای برقی باکیفیت‌تر، بادوام‌تر و اقتصادی‌تری را در اختیار مصرف‌کنندگان اروپایی قرار دهد.

امسال شرکت «ایکس‌پنگ موتورز» و «فولکس‌واگن» همکاری خود را برای ساخت یک شبکه شارژ فوق سریع گسترش دادند، در حالی که شرکت «هِسای تکنولوژی» پروژه انحصاری بلندمدت با یکی از برترین خودروسازان اروپایی منعقد کرد. این تحولات نشان ‌دهنده فرصت‌های بی‌شماری است که از همکاری چین و اروپا پدید می‌آید. این تحولات نشان دهنده فرصت‌های بی‌شمار ناشی از همکاری چین-اروپاست.

اروپا به مرحله‌ای رسیده که باید رویکرد خود را بازبینی و متعادل کند. برای کاهش آسیب‌پذیری‌ها و دستیابی به توسعه‌ای بهتر، همکاری با چین ضروری است، نه مقابله با آن. همکاری چین و اروپا فقط به معنای همسویی منافع اقتصادی نیست، بلکه انتخابی راهبردی برای رویارویی مشترک با چالش‌های جهانی است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا