چین و ضرورت حرکت به سوی آینده‌ای نوآورانه

پیشرفت سریع چین در صنایع خودروهای برقی و انرژی‌های جدید توجه گسترده جهانی را برانگیخته است. با این وجود، برخی از اقتصاددانان این نگرانی را مطرح کرده‌اند که آیا چین می‌تواند به دنبال افت اخیر در بخش املاک و مسکن، یک ستون پایدار برای رشد اقتصادی خود بیابد.

این دیدگاه‌های متضاد نشان می‌دهد چین دستخوش یک گذار حیاتی است چرا که چین دیگر صرفا یک قطب تولید کم‌هزینه نیست، بلکه در حال تبدیل شدن به یک اقتصاد پیشرو مبتنی بر نوآورای است.

ورود چین به مرحله جدید توسعه اقتصادی سوالات متعددی را ایجاد کرده است: آیا چین قادر است صنایع فناوری پیشرفته کیفی را به منظور حفظ رشد درازمدت، ایجاد کند؟ آیا نوآوری به نیرومحرکه  اصلی اقتصاد چین تبدیل خواهد شد؟ و چه عوملی این تغییر و تحول را تسهیل خواهد کرد؟

مزایای جمعیتی چین حدود یک دهه قبل شروع به افت کرد. در حال حاضر ۱۵ درصد جمعیت این کشور بالای ۶۵ سال سن دارند و این نسبت در حال بالا رفتن است.

رشد سریع جمعیت سالخورده، نیروی کار یک کشور را کاهش و بار مالی مراقبت از سالمندان را افزایش می‌دهد، واقعتی که چالشی جدی برای رشد پایدار ایجاد می‌کند.

درس‌های ژاپن که با چالش‌های جمعیتی مشابه طی «دهه‌های از دست رفته» خود مواجه بود، نشان می‌دهد که بهبود در بهره وری و نوآوری فناورانه قادر است تاثیر کاهش نیروی کار را کم کند.

بیش از ۴۰ سال است که موفقیت اقتصادی چین به جهانی سازی گره خورده است. اقتصاد صادرات‌محور این کشور در دنیای بازارهای آزاد و سرمایه گذاری خارجی، رونق یافته است. اما این چند سال اخیر که ایالات متحده به حمایت گرایی تجاری و وضع تعرفه‌های تنبیهی علیه کالاهای چینی روی آورده، تجارت جهانی و اقتصاد چین را تحث تاثیر قرار داده است.

چین با توجه به عقبگرد جهانی شدن، باید خود را برای حرکت در محیط جهانی خصمانه‌تر آماده سازد و در عین حال به دنبال کانال‌هایی جدید برای همکاری اقتصادی باشد.

در واقع چین از رشد کمیت‌محور به سوی توسعه نوآورمحور حرکت کرده است. پیشرفت‌های فناورانه در حوزه‌هایی مثل هوش مصنوعی، کلان‌داه‌ها و محاسبات ابری در حال خلق فرصت‌هایی تازه برای رشد هستند.

بر اساس نظر اقتصاددانان امور کار و اشتغال و کارشناسان فناوری دیجیتال که در گزارش «چین ۲۰۴۹؛ چالش‌های اقتصادی یک قدرت اقتصادی در حال ظهور» یک مطالعه مشترک توسط — «دانشکده ملی توسعه دانشگاه پکن» و «موسسه بروکینگز» — منتشر شده، هوش مصنوعی قادر است با افزایش چشمگیر بهره وری، عقب ماندگی اقتصادی را جبران کند. اما در عین حال به کارگیری موثر هوش مصنوعی نیازمند نوآوری نظام‌مند و نه سرمایه گذاری تدریجی در الگوریتم‌ها و سخت افزار، است.

در حالی که باید اجازه داد بازارها نقش تعیین‌کننده در تخصیص منابع داشته باشند، مداخله راهبردی دولت برای غلبه بر ناکامی‌های بازار، به‌ویژه در صنایع نوظهور، ضروری است.

موفقیت چین در بخش خودروهای برقی که به لطف سیاست حمایت از توسعه باتری‌ها و ساخت ایستگاه‌های شارژ و خودروهای هوشمند صورت گرفته، نشان می‌دهد تا چه اندازه دولت می‌تواند شرکت‌ها را برای «جهش اساسی» در رهبری جهانی، توانمند سازد.

با این وجود، برخی از رویکردهای ضعیف مثل یارانه‌های کلی یا حمایت دولت‌های محلی از شرکت‌های ورشکسته، می‌تواند بازارها را مخدوش کرده و منابع را هدر دهد.

برتری چین در حوزه‌های خودروهای برقی، باتری و صفحات خورشیدی همسو با تلاش جهانی برای کاهش آلاینده‌های کربنی است.

در حالی که بازارهای غربی به شکلی روزافزونی حمایت گرا می‌شوند، آینده چین در گروه شراکت با کشورهای «جنوب جهانی» است. «طرح توسعه سبز جنوب جهانی» می‌تواند برای کشورهای در حال توسعه دسترسی به فناوری‌های سبز مقرون به صرفه فراهم سازد و در عین حال ظرفیت مازاد چین در صنایع کلیدی را کاهش دهد. چنین طرحی نه فقط روابط اقتصادی چین با کشورهای در حال توسعه را افزایش می‌دهد بلکه وجهه آن به عنوان یک کشور جهانی مسئولیت پذیر در گذار سبز را هم تقویت می‌کند.

با نظرداشت تعرفه‌های آمریکا و تنش‌های ژئوپلیتیکی که نیاز به انعطاف‌پذیری را برجسته می‌سازند، چین باید بر نقاط قوت درازمدتش تمرکز کند که عبارتند از جمعیت عظیم‌ مستعد، تعهد به پیشرفت فناوری و تمایل به سازگاری با شرایط در حال تغییر.

گذار از یک قطب بزرگ تولید کم‌هزینه به یک اقتصاد نوآورمحور آسان نخواهد بود اما در عوض دستاوردهای این مسیر یعنی یک چین مرفه، پایدار و با نفوذ جهانی، آن را به سفری ارزشمند تبدیل می‌کند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا